مرکز مشاوره

مشاوره زنان

مشاوره زنان

حل مشکلات روحی و روان زنان با مشاوره

زنان به دلیل احساسات وعواطف بسیاری که دارندهمواره درمعرض مشکلات روحی وروانی خاصی قرار می گیرند. بنابراین نیاز به توجه بسیار داشته وباید همواره مورد توجه باشند مشاوره زنان که شامل دوبخش مشاوره بعداز ازدواج ومشاوره قبل از ازدواج می باشد میتواند راه حل خوبی برای مشکلات قبل وبعداز ازدواج بوده وراهنمایی های خوبی را به زنان بکند. این مشاوره ها که توسط برترین مشاوران وروانشناسان کشور انجام می گیرد، مختص بانوان عزیز بوده و مشاور زنان به خوبی می داند که چگونه باید وظایف خود را انجام دهد.

مشاوره زنان با مشاوره مردان بسیار متفاوت بوده و ازاهمیت بیشتری برخوردار میباشد. به همین دلیل ازاعتبار واهمیت بیشتری بین زنان دارا می باشد. مشاور زنان با توجه به روحیات وخلق و خوی هر کدام ازمراجعین خانم وهمچنین با درنظر گرفتن شرایط روحی وجسمی و نوع زندگی هر فرد راهنمایی های لازم رادر جهت بهبود و رفع مشکلات آنان انجام می دهد. بنابراین باید مشاوره های آنان راجدی گرفته و عمل کرد. مرکز مشاوره با بهترین مشاورهای زنان آماده شما بانوان ایرانی خواهد بود.

شماره های تماس 01

منبع: کانون مشاوران ایران


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

76 نظرات

  • ناشناس , فوریه 19, 2014 @ 5:48 ب.ظ

    واقعاً؟!!!!!!!!!!!!!

  • Roghaee , آوریل 26, 2014 @ 11:35 ق.ظ

    سلام خیلی ممنون ازشما،۲۶سالمه یه دختر۴ساله دارم،شوهرم ۲ساله فوت شده،خیلی داغون شدم،دیگه حوصله واعصاب ندارم،همش توفکرم،خاستم راهنماییم کنید

    • Anonymous , آگوست 4, 2014 @ 7:13 ق.ظ

      خب خانم محترم ارامش قرص و یا یک حبه قند نیست که بخوایت بخورید و بعدش خوب بشید و تمام مشکلاتتشون حل بشه …خیلی از ما فکر میکنیم آرامش و خوشبختی باید در حالی واسمون اتفاق بیفته که همزمان برای ما اتفاق خوب هم بیفته …در صورتی که وقتی تونستید برای مشکلی راه حلی پیدا کنید در اون وقت تونستید کلید خوشبختی و آرامش رو بچرخونید …پس بهتره به توکل بخدا و با عشق فرزندتون زندگی رو ادامه بدید سخته ولی شدنیه در این وسط میتونید برای اینکه بهتر تصمیم بگیرید و از این حالت بیرون بیایت مشاوره هم انجام بدید …

      مشاوره آنلاین با شماره تلفن های :
      ۸۸۴۲۲۴۹۵
      ۸۸۴۷۲۸۶۴
      سایت تخصصی مشاوره
      http://www.moshaver.co

  • nazi , اکتبر 21, 2014 @ 5:28 ق.ظ

    سلام. راستش من یک ساله عقد کردم. من و همسرم همدیگرو دوست داریم. ولی همسرم چند وقتی هست که خیلی از شبکه هایی مثل اینستاگرام و وایبر استفاده میکنه. چیزی هم که منو اذیت میکنه لایک کردن یه مدلی هست که حتی گاهی عکس هاشم ذخیره میکنه. هم میترسم که به نگاه کردن به و لایک کردن این مدل شدیدا عادت کنه و از طرفی هم زیاد نمی تونم محدودش کنم چون مرده و دوست ندارم بهانه ی محدود کردنش دور از چشمم این کارو بکنه. راهنماییم میکنید لطفا.

    • Anonymous , اکتبر 21, 2014 @ 10:14 ق.ظ

      دوست عزیز این موارد جز جدایی ناپذیری در زندگی همه ما شده و این به خود فرد بستگی داره که بتونه درست و مناسب از این تکنولوژی ها استفاده کنه … تا هم استفاده درست کرده باشه و هم به زندگی مشترکش آسیبی نرسونه … بهتره بطور غیرمستقیم این موارد رو بهش گوشزد کنید و در این مواقع در کنارش باشید و با قاعده خودش بازی کنید تا بتونید با در کنارش بودن کنترل و مدیریتش کنید

  • nazi , اکتبر 21, 2014 @ 10:57 ق.ظ

    چندین مرتبه گوشزد کردم ولی فقط چند روز تاثیر داشته. انگار که جزیی از زندگی اش شده. میترسم ازاینکه زیاد بگم و تاثیر عکس داشته باشد.

    • Anonymous , اکتبر 21, 2014 @ 1:14 ب.ظ

      اگه بطور مستقیم تحریکش کنید و مثلا” در کارش تجسس کنید .. تاثیری نخواهد داشت شما با این کارتون فقط راه های فرار و دروغگویی دیگه ای رو براش باز کردید … و در مرحله اول تمام قد از این کارش دفاع و یا حاشا خواهد کرد و بعد از اون دیگه شما متوجه حرکات بعدیش نخواهید شد چون مخفیانه انجامش میده …پس الان خیلی بهتره که جلوی شما اینکارو انجام میده و شما میتونید روی ایشوون کنترل و مدیریت هم داشت هباشید …پس باهاش مثل خودش باشید و در این کار همراهیش کنید تا به شما اعتماد کنه و باهاتون راحت باشه .. چون شما در این حالت میتونید گوشی و وسایل ایشون رو کنترل کنید و اگه خطری و یا موردی بود رو بررسی و کنترل کنید … پس بجای این همه نگرانی با قاعده خودش بازی کنید و از زندگی لذت ببرید

  • عاطفه , اکتبر 28, 2014 @ 7:03 ب.ظ

    سلام من خیلی شوهرم دوستتدارم هرکاری میکنم بهم میگه توهیچ احترامی بهم نگذاشتی البته پیش خانوادهش زندگی میکنم ولی بهم میگه دروغ میگی دوستم داری تا یه چیزی میشه فوری مادرشوهرم میگه طلاقت میدم که احترامی به شوهرت نمیزاری چیکارکنم شوهرم ومادرشوهرم ببینن که احترام میذارم که شوهرم بهم بگه دوستتدارم هروقت ازشوهرم میپرسم راضی هستی ازمن میگه نه راضی نیستم احترامش میذارم محبتش میکنم چیکارکنم ؟

    • Anonymous , اکتبر 29, 2014 @ 12:02 ب.ظ

      دوست عزیز بهتره در این مورد با مشاوری متعهد مشورت کنید تا متناسب با نوع رفتار خانواده شوهرتون و خود ایشون به شما راهکاری ارائه بده …در غیر اینصورت چیزی بجز صبر نمیتونید انجام بدید

  • عاطفه , اکتبر 28, 2014 @ 7:22 ب.ظ

    سلام
    مادرشوهرم سه تا دخترداره خیلی محبتشون میکنه من یه دونه عروس بیشترنیستم خیلی بی رحمی بهم میکنه ازمامانم دورم احساس دلتنگی میکنم خیلی بامن بدرفتاری میکنه پیش شون زندگی میکنم شوهرم ازمامانش حمایت میکنه یکماه شده که عروسی کردم وقتی به سه تا ازدخترهاش احترام میذاره بمن مثل دشمنش رفتارمیکنه خیلی زجرمیکشم اگریه روز نتونستم جاروکنم یا دخترش انجام میده توچشمم میزنه همه خواستهای شوهرم برآورده میکنم همه اش آه میکشم چرا اینطور رفتاری میکنه باهام چطور باهاش رفتار کنم که احترامم بزاره ؟چیکارکنم راهنمام باشین خواهش میکنم

    • Anonymous , اکتبر 29, 2014 @ 11:33 ق.ظ

      خب دوست عزیز هرکسی هررفتارو اخلاقی داشته باشه …واقعا” نمیشه تغییرش داد …به همین خاطر باید بگم باید با قاعده خودش باهاش رفتار کنید … یعنی بهش نزدیک بشید و هر کاری انجام بدید تا اعتمادشو جلب کنید … به همین خاطر میتونید بهش نزدیک بشید .و در این میان میتونید با مشاوری هم مشورت کنید …ولی واقعا” تغییر افرادی به این سن و سال بسیار مشکله و بهتره بگیم غیرممکن….

  • maryam.sh , آوریل 12, 2015 @ 12:22 ب.ظ

    سلام من ۱۶ ساله که ازدواج کردم. یک پسر ۱۵ ساله دارم.شوهرم خیلی بد اخلاق و مغروره ودیکتاتوره. هر چیزی مخالف نظرش باشه دعوا راه میندازه.خانوادم همیشه کوتاه میان و به خاطر من بهش احترام گذاشتن. ولی هر دفعه یه بهونه ای پیدا میکنه ودعوا راه میندازه و فحش میده.بارهاشده که وقتی میان خونمون به خانوادم متلک میندازه و توهین میکنه.وبه من و
    پسرم بی احترامی میکنه .توی عید بابرادرم بحثش شدوبه خانوادم فحش داد و توئ خونشون بهشون بی احترامی کردومارو تو عید ول کرد و اومد.الانم بامن و پسرم دو هفته است که حرف نمیزنه و طلبکاره و حاضر نیست اشتباهشو قبول کنه و برادرمو مقصر میدونه با اینکه برادرم همون شب ازش عذرخواهی کرد. دیگه از رفتاراش خسته شدم لطفا راهنماییم کنین؟شوهرم هیچکسوبه جز خودش قبول نداره و حاضر نیست برای حل مشکلاتمون مشاوره بگیریم.

    • Anonymous , آوریل 12, 2015 @ 4:52 ب.ظ

      دوست عزیز در دنیا برای هر دردی درمانی قرار داده جز اخلاق بد که درد بی درمانه و این قول امام معصوم علیه السلام هستش … بعد از ۱۶ سال زندگی مشترک باید متوجه شده باشید تغییری در رفتارش به وجود نمیاد تا خودش نخواد …
      ولی میتونید راهکارهای زیرو در برخورد با ایشون به کار بگیرید
      فرد ذاتا ناسزاگو و بد دهان وجود ندارد؛ یعنی مشکل همسر شما یک مشکل اکتسابی است. البته افرادی که هیجان خشم و احساس تهدید را بیشتر تجربه می کنند، طبیعتا بیشتر در معرض اکتساب چنین رفتارهای اشتباهی هستند. اما فردی وجود ندارد که در مورد وی بتوان گفت بد دهان است و هیچ کاری هم نمی شود کرد! همسر شما این عادت را آموخته است. احتمالا در محیط خانه پدری او، در محیط تحصیلی و یا در بین دوستانش فرد یا افرادی وجود داشته اند که این عادت را به همسر شما منتقل کرده اند.نکته اول در زمینه بددهانی و ناسزاگویی، نتایج این رفتار است. فرد بددهان می تواند به راحتی دیگران را تحت تاثیر قرار دهد و بترساند. وی گاه با بددهانی خود را محق جلوه می دهد و مزایایی کسب می کند. از سوی دیگر برخی افراد با بددهانی و دشنام دادن احساس بزرگ شدن و بلوغ می کنند. در برخی طبقات اجتماعی، مشاغل و گروه های خاص نیز استفاده از الفاظ زشت و بددهانی نشان دهنده عضویت فرد در آن گروه است و افرادی که در چنین گروه ها و طبقاتی عضویت دارند اگر از الفاظ زشت رایج درگروه استفاده نکنند کم کم طرد می‌شوند.راه های غلبه بر این عادت چنین است:

      ۱- قطع مزایای بددهانی: مسئولیت اجرای این امر به عهده شماست. شما باید از خودتان سوال کنید همسر من با بددهنی چه مزایایی کسب می کند؟ تخلیه خشم؟ تاثیر گذاشتن بر من و بچه ها تا به میل وی رفتار کنیم؟ ترساندن دیگران؟ انجام ندادن برخی وظایف؟ و یا اجبار دیگران به پذیرفتن عقاید خود؟ شما باید مزایای بددهانی همسرتان را شناسایی و تا حد امکان آن را قطع کنید.

      ۲- تقویت رفتارهای متضاد: همسر شما در لحظات خاصی بددهانی و ناسزاگویی می کند. حتما لحظاتی، هرچند کم، وجود دارد که او به هنجار سخن می گوید و از الفاظ زیبا استفاده می کند. عکس العمل شما در چنین لحظاتی بسیار مهم است. اگر در هر شرایطی همسر شما زیبا سخن گفت یا از الفاظ درست استفاده کرد باید به شیوه مثبت پاسخ دهید. باید به گونه ای عمل کنید که وی تشویق به ادامه این رفتارها شود. شما باید لحظاتی را که وی زیبا سخن می گوید به رسمیت بشناسید و او را تشویق کنید و از زخم زبان یا انتقام گرفتن در این لحظات بپرهیزید.

      ۳- قطع یا کم کردن رابطه با افراد بددهان: اگر همسر شما همکاران، دوستان و یا اقوام ناسزاگو و بددهانی دارد باید تلاش کنید رابطه و رفت و آمد با آن ها را کم کنید. در تمامی رفتارهای اجتماعی الگوبرداری و مشاهده نقش مهمی در یادگیری و تقلید دارد.

      ۴- در نهایت سعی کنید شما زیبا سخن بگویید. از خودتان بپرسید: آیا خودم موقع رانندگی، خستگی شدید بعد از کار یا تماشای فوتبال از الفاظ زشت استفاده نمی کنم؟ آیا هرگز با همسرم مقابله به مثل نمی کنم؟ اگر شما به عنوان همسر زیبایی کلام را حفظ کنید، به همسر و کودکان تان معیار مناسبی برای مقایسه رفتارها می دهید تا بتوانند انتخاب کنند.

  • Sepide , می 17, 2015 @ 8:22 ب.ظ

    با سلام
    من شوهرم جلوى دیگران طورى با من رفتار میکنه انگار دشمنشم
    مثلاً با دوستامون بازى میکنیم، انگار رقیب اصلیش منم
    توى کارت بازى، توى اسم فامیل، توى هر بازى فکرى، انگار با همه توى یه تیمه، با من توى تیم مخالف! این رفتارش باعث شده دوستان شوخیاى خاصى با رابطه ى ما بکنن کن من بدم میاد… چى کار باید بکنم؟ به شوهرم هم بارها گفتم عادى با من بازى کنه، اما بازم همونجوریه که بود… بدیش اینه که با دیگران عادیه مدل بازى کردنش، دوستانه س، اما با من همش حالت کوبوندن و حال گیرى داره… وقتى دیگران نیستن خیلى باهام خوبه و هوامو داره، اما جلو دیگران طورى رفتار میکنه که همه شوخیاى بد با رابطه ى ما میکنن
    تو رو خدا بگین چى کار کنم؟ آخر هر مهمونى زهرمارم میشه

    • Anonymous , می 18, 2015 @ 3:05 ب.ظ

      بسیار ساده است این اخلاق شوهر شماست و نمیتونید تغییری در اون ایجاد کنید پس در مهمانی ها خودتون رو به کارهای دیگه ای مشغول کنید تا بازی کردن … وقتی بیرون از بازی باشید مسلما” از نظر روحی ارامش بیشتری هم دارید ولی اگر بازی کردید اجازه بدید هیجانش رو تخلیه کنه به هر حال باید با صحبت کردن با ایشون به تفاهم برسید و یا قید بازی رو برای مدتی بزنید

  • پرستو , جولای 6, 2015 @ 3:01 ب.ظ

    سلام، من پرستو ام ۲۱ سالمه دانشجوی ترم ۴ام از اواخر ترم ۲ متوجه نگاه های یه پسر به خودم شدم یکی دو دفعه وقتی حواسم نبود برگشتم و دیدم به من زل زده ولی اوایل اصن جدی نگرفتم گفتم شاید چشمش خورده آخه خودمم گاهی وقتا چشمم به یه چیزی خیره میشه،جالبیش اینجا بود که اون هیچ وقت ارتباط چشمی رو قطع نمیکرد و این من بودم که هر بار تماس چشمیو قطع میکردم و من هنوز اسم اون پسرم نمیدونستم ویکم کنجکاو شده بودم که اون کیه آخه هیچ پسر دیگه ای رفتارای اونو با من نداشت ترم بعدشم با هم ۲ ، ۳ تا کلاس مشترک داشتیم و بازم اون منو نگاه میکرد تا اینکه من بالاخره تو شبکه های اجتماعی پیداش کردم و اسم و … فهمیدم اما اشتباهی دستم خورده بود به عکسشو لایک خورده بود براش و من اینو چند روز بعد فهمیدم و صفحمو کلا بستم و یه پیج دیگه باز کردم ولی بعد از اون ماجرا وقتی تو دانشگاه دیدمش نگاه هاش بیشتر شد و بیشتر میخواست به من نزدیک شه و حتی خیلی بیشتر میومد رو صندلی کنار من میشست و من میفهمیدم که میخواد به من نزدیک شه ولی اصن دیگه مثه قبل نیگاش نمیکردم محلشم نمیزاشتم اینم بگم که ما حتی هیچ وقت با هم سلام علیکم نداشتیم و الانم که با اون ماجرا روابط بدتر شده و من اصن نمیدونم باید چیکار کنم میترسم نگاه های قبلیش هیچ معنایی نداشته بوده و من الکی برا خودم توهم زدم که اون از من خوشش اومده بعد وقتی که لایک زدم اون تازه متوجه من شده و افتاده دنبال من و اینجوری انگار که من بهش پیشنهاد دوستی دادم برا همینم هست که الان دیگه اصلا محلش نمیزارم ولی از یه طرف دوستام میگن پسر خوبیه و خوبه که مزاحمت نشده و مثل پسرای دیگه سریع نمیاد بهت پیشنهاد بده و اینا ولی من اصن موندم چیکار کنم توروخدا کمکم کنین نمیدونم بهش انقدر کم محلی کنم که بره یا بزارم بهم نزدیک شه چون من انقدر بهش بی محلی میکنم که مثلا وقتی میاد پیشم میشینه انقدر گارد میگیرم که فکر میکنم اون حتی جرات نمیکنه باهام یک کلمه حرف بزنه ، اینم بگم که دختر خشک و مغروری نیستم و با پسرای دیگه حرف میزنم و میگم میخندم به من بگید توروخدا اون یعنی واقعا از من خوشش اومده بوده یا من توهم زده بودم؟؟ آیا کسی که نگاه میکنه معنیش اینه که ازت خوشش اومده؟؟؟

    • ◄Responder► , جولای 7, 2015 @ 2:31 ق.ظ

      دوست عزیز در این مورد هر تفسیری رو میتونید ارائه بدید … به قول اون شعر معروف که میگه تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
      پس تا وقتی ایشون در این مورد حرفی نزده شما نمیتونید فکر و خیالی کنید
      بهتره شما هم از پیشگویی کردن دست بردارید و رفتارتون عادی باشه و طوری رفتار نکنید تا شائبه ای در این مورد که تمایلی در شما هست به وجود بیاد

  • zoma , سپتامبر 23, 2016 @ 5:25 ب.ظ

    سلام من ۲۲ سالمه.۱۷ سالم که بود با پسری وارد رابطه شدم و حدودا تا زمانی که من کنکور برم با هم دوست بودیم که بعد به خاطر یک سری مسائل اوضاع بهم ریخت و با میل خودم اجازه دادم مادر و خواهر بزرگترم مسئله رو هندل کنن وخودم هیچ دخالتی نکردم و اون رابطه تموم شد. بعد ازاون جریان و اینکه حالا من سال آخر دانشگاهم هنوز با هیچ پسری نمیتونم راحت جلو برم و نهایتا وقتی پایه رابطه میاد وسط سریع گارد میگیرم. خسته شدم از دست خودم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *