مرکز مشاوره

مرکز مشاوره تبریز

مرکز مشاوره تبریز

ویژگی مرکز مشاوره تبریز

تحقیقات بعمل آمده به وسیله کادر ما در مرکز مشاوره تبریز دراکثر خانواده ها این موضوع رانمایان میکند. که بیش ازهرزمان دیگه ای خانواده های ایرانی نیازمند یک بررسی و تغییر درنگرش خود درمباحث مربوط به آن میباشند. مشکلات و فرازونشیب های موجود در زندگی هرانسانی میتواند به عاملی برای پسرفت وعدم پیشرفت آن فرد تبدیل شده واو را ازجریان درست زندگی خارج سازد.

شماره های تماس 01

به همین منظور وبه دلیل اهمیت بسیاری که بحث مشاوره در زندگی هرفرد دارد کانون مشاوران ایران اقدام به راه اندازی یکی از شعب خود درشهر تبریز کرده است.مرکزمشاوره تبریز با استفاده ازبهترین مشاوران در امر مشاوره خانواده بستری را فراهم نموده است تا جوانان و خانواده های تبریزی بتوانند باآسودگی خاطر به مرکز مشاوره تبریز مراجعه کرده و مشکلات خود را با یک مشاور خوب تبریز در میان بگذارند. مرکز مشاوره تبریز بااستفاده از بهترین مشاور تبریز در زمینه های مختلف مثل ازدواج و خانواده میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات شما باشد کافیست با مشاوره تبریز تماس بگیرید.

منبع: com.مرکزمشاوره


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

746 نظرات

  • ناشناس , فوریه 15, 2014 @ 11:28 ق.ظ

    بعضیا قبول مکنن دیگه

  • ناشناس , فوریه 15, 2014 @ 7:04 ب.ظ

    سلام من اصلأ آدم اجتماعی نیستم به نظر شما مشاوره میتونه کمک کنه تو این زمینه؟

    • ناشناس , فوریه 16, 2014 @ 3:52 ب.ظ

      به احتمال زیاد بتونه

      • ناشناس , فوریه 16, 2014 @ 7:55 ب.ظ

        khodetam age talash bokoni kare kheili sakhti nisata

    • Anonymous , آگوست 6, 2014 @ 11:04 ق.ظ

      مشاوره میتونه بهتون کمک کنه در صورتیکه خودتون هم بتونید در این رابطه حرکتی بکنید …
      پس بهتره از ثبت نام در گروه های پیاده روی شروع کنید تا هم روحیه تازه ای رو براتون داشته باشه و هم اینکه در جمع بودن بتونه مشکلت رو حل کنه …

      مشاوره آنلاین با شماره تلفن های :
      ۸۸۴۲۲۴۹۵
      ۸۸۴۷۲۸۶۴
      سایت تخصصی مشاوره
      http://www.moshaver.co

  • ناشناس , فوریه 17, 2014 @ 12:16 ب.ظ

    سلام مدتیه با یه پسر آشنا شدم ولی با هم رابطه نداشتیم از همون اول قرار شد بیاد خواستگاریم حالا خانوادش قبول نمیکنن من خیلی دوسش دارم اونم همینطور حالا چکار کنیم؟

    • Anonymous , آگوست 6, 2014 @ 11:02 ق.ظ

      دوست عزیز جلب رضایت دیگران فقط از طریق اعتماد کردن اتفاق میفته و در این مورد پسر باید رضایت خانواده رو جلب کنه …
      در ضمن گاهی این رابطه ها به نتیجه ای نمیرسه و افراد باید تحمل هر اتفاقی رو داشته باشن …پس بهتره آرامش خودت رو حفظ کنی و در این مورد به مشاور مراجعه کنی …

      مشاوره آنلاین با شماره تلفن های :
      ۸۸۴۲۲۴۹۵
      ۸۸۴۷۲۸۶۴
      سایت تخصصی مشاوره
      http://www.moshaver.co

  • ناشناس , فوریه 17, 2014 @ 12:27 ب.ظ

    vaghteto talaf nakon

  • ناشناس , فوریه 17, 2014 @ 12:32 ب.ظ

    اونم خواستگاری بیا نیست

  • میترا , مارس 14, 2014 @ 11:23 ب.ظ

    سلام من ام اس دارم هیچ کی نمیدونه نمی خامم بدونه فقط با اونی که می خوام ازدواج کنم باید بگم ولی نمی دونم چه جوری ؟نه واسه این که ممکنه بیخیالم شه واسه اینکه اگه فهمید و بیخیال شد یه غریبه مشکلمو می دونه موندم چی کار کنم لعنت به این زندگی

    • Anonymous , مارس 15, 2014 @ 7:49 ب.ظ

      اگه میخوای باهاش ازدواج کنی حقش که بدونه

      • Anonymous , مارس 15, 2014 @ 7:49 ب.ظ

        باید قسمش بدین که اگرم ازدواج نکرد به کسی نگه

    • Anonymous , آگوست 6, 2014 @ 10:59 ق.ظ

      خب میتراخانم شما قرار نیست در جلسه های اولیه در این مورد حرفی بزنید ولی به هرحال باید ایشون و یا هر کسی دیگه بدونه چون در غیر اینصورت در بعد از عقد میتونه با اثبات “تدلیس” عقد رو باطل کنه و در اون موقع خیلی براتون سختر خواهد بود …

      مشاوره آنلاین با شماره تلفن های :
      ۸۸۴۲۲۴۹۵
      ۸۸۴۷۲۸۶۴
      سایت تخصصی مشاوره
      http://www.moshaver.co

  • امیر , مارس 26, 2014 @ 12:07 ب.ظ

    سلام . دنبال یه مشاور خوب در ضمینه ازدواج از شهر تبریز هستم

    • Anonymous , مارس 26, 2014 @ 7:54 ب.ظ

      با دفتر مرکزی تهران تماس بگیرید

    • Anonymous , آگوست 6, 2014 @ 10:56 ق.ظ

      میتونید در همین سایت ادرس رو پیدا کنید و با تماس بهزیستی منطقه ادرس کامل رو دریافت کنید ..

      مشاوره آنلاین با شماره تلفن های :
      ۸۸۴۲۲۴۹۵
      ۸۸۴۷۲۸۶۴
      سایت تخصصی مشاوره
      http://www.moshaver.co

  • ghader , مارس 26, 2014 @ 2:35 ب.ظ

    سلاممن پسری ۱۹ساله هستم من عاشق دخترداییم شده ام ولی نمیونم این بیان کنم یا نمیدون چه جوری بیان کنم به خوانواده ام لطفا راهنماییم کنید/

    • ghader , مارس 26, 2014 @ 2:38 ب.ظ

      لطفاکمک کنید که چطوری به دختره و خانواده ام بگو که دختر داییم دوست دارم..

      • Anonymous , مارس 26, 2014 @ 7:53 ب.ظ

        یکی رو واسطه قرار بده

      • Anonymous , آگوست 6, 2014 @ 10:53 ق.ظ

        قادر جان شما که الحمدلله اسمتون با خودتونه پس باید قادر باشید که نیاز خودت رو با خانواده در میان بذاری …در ضمن شما نگفتید که چند سال دارید ، که اینطور نگران هستید؟

        مشاوره آنلاین با شماره تلفن های :
        ۸۸۴۲۲۴۹۵
        ۸۸۴۷۲۸۶۴
        سایت تخصصی مشاوره
        http://www.moshaver.co

  • علی , مارس 27, 2014 @ 10:01 ب.ظ

    بنده یکسال قبل با خانمی ازدواج کردم و الان بهر دلیلی اصلن نمیتوانم تحملش بکنم ضمنا ایشان خانم بسیار خوبی هستند ولی من بدلیل بعضی خصوصیات شخصی خودم واقعا دلزده شده ام و در فکر جدایی هستم و خلی خانمم بقول خودش آنقثر مرا دوست دارد که جدا شدن از من برایش به منزله مرگ است

    • Anonymous , مارس 30, 2014 @ 6:43 ب.ظ

      شما چرا فقط به فکر خودتون هستید و به آینده این خانم توجه نمیکنید؟گناه داره

    • Anonymous , آگوست 6, 2014 @ 10:51 ق.ظ

      علی جان بهتره در این مورد به مشاوره مراجعه کنی چون ممکنه با مشورت بتونی در رویه خودت تغییر ایجاد کنی …به هرحال هر مشکلی دلیلی داره و اینکه شما سرد شدید ممکنه ریشه هورمونی داشته باشه چون کسی رو نمیشه به زور به ازدواج مجبورش کرد خصوصا” اقایون …
      پس بهتره در این مورد شتاب زده عمل نکنی …

      مشاوره آنلاین با شماره تلفن های :
      ۸۸۴۲۲۴۹۵
      ۸۸۴۷۲۸۶۴
      سایت تخصصی مشاوره
      http://www.moshaver.co

  • مینا , آوریل 6, 2014 @ 7:49 ب.ظ

    سلام
    من یک ساله ازدواج کردم و با نامزدم ۱۴ سال اختلاف سنی دارم.از اول ازدواجمون همش سرم داد زده حرف از جدایی زده و …قبل عیدم دست رو من بلند کرده الان انتظار داره همش رو فراموش کنم و عاشقش باشم.اصلا نمیدونه با قلبم چیکار میکنه همش میگه منم ازت انتظارایی دارم در حالی که همش دلمو زده و از زندگی سیرم کرده.موضوع رو به خانواده ام میگم دادوبیداد میکنن که نمیشه از هم جدا شین ولی من همش دارم بخاطر اونا تحمل میکنم.به نظر شما من چیکار کنم؟

    • Anonymous , آگوست 4, 2014 @ 7:27 ق.ظ

      دوست عزیز اگه در نامزدی هستید و ازدواجتون رسمی نشده بهتره به مشاور وراجعه کنید و در این مورد راهنمایی بخوایت …به هرحال این زندگی شماست و دیگران باید بهش احترام بذارن … ولی اگه میبینی دوستش داری و متیونی گذشت کنیی و زندگی رو ادامه بدی باید از همین اول تمام حرفاتو بهش بزنی و اتمام حجت کنی …به هرحال کسیکه همیشه حرف از جدایی میزنه ممکنه روزی هم اونو عملی کنه

      مشاوره آنلاین با شماره تلفن های :
      ۸۸۴۲۲۴۹۵
      ۸۸۴۷۲۸۶۴
      سایت تخصصی مشاوره
      http://www.moshaver.co

  • مینا , آوریل 6, 2014 @ 7:54 ب.ظ

    گفتم قسم بخور دیگه دست روم بلند نمیکنی ولی نمیخوره.

    • Anonymous , آگوست 4, 2014 @ 7:30 ق.ظ

      خب دیگه مشخصه ..همونور که گفتم ممکنه این شخص زیاد تغییری نکنه … خصوصا” که از نظر سن بزرگتره …به همین خاطر باید همه جوانب رو در نظر بگیری تا در اینده دچار مشکل نشی …به هر حال مراجعه به مشاور میتونه بهت کمک کنه … در مورد کتک زدن اگه خوانواده باخبر بشن شاید نظرشون در مورد این وصلت تغییر کنه و با شما برای جدایی موافقت بکنن …

      مشاوره آنلاین با شماره تلفن های :
      ۸۸۴۲۲۴۹۵
      ۸۸۴۷۲۸۶۴
      سایت تخصصی مشاوره
      http://www.moshaver.co

  • سمیرا , آوریل 25, 2014 @ 5:52 ب.ظ

    سلام من ۲۴ سالمه و یه مدتی هست پسر داییم خواستگارمه. شرایطش خوبه و منو هم خیلی دوس داره اما من نمیتونم خوب تصمیم بگیرم. چونکه احساس میکنم علاقه کافی برای زندگی باهاش ندارم. خواهش میکنم راهنماییم کنید. اصلا نمیتونم تصمیم بگیرم. ممنونم

    • Anonymous , آگوست 4, 2014 @ 7:33 ق.ظ

      خب دوست عزیز وقتی علاقه کافی ندارید باید ببینید به چه خاطریه …اگه واقعا” نسبت بهش حسی نداری خب هر چقدرم که هر دوتون آدمای خوبی باشید ، بازم اون زندگی به نتیجه نمیرسه …اگر نمیتونی خوب تصمیم بگیری بهتره به مشاور مراجعه کنی تا بتونه در این موقعیت کمکت بکنه …ولی یکی از رکن های اصلی ازدواج اینه که به دل همدیگه بشینید …

      مشاوره آنلاین با شماره تلفن های :
      ۸۸۴۲۲۴۹۵
      ۸۸۴۷۲۸۶۴
      سایت تخصصی مشاوره
      http://www.moshaver.co

  • خانم پارسا , می 3, 2014 @ 6:58 ب.ظ

    سلام…باپسری اشناشدم که باهم تفاهم داشتیموهموخیلی دوسداشتیم…میخواستیم کم کم قضیه روجدیش کنیم که عشقم…سرطان خون گرفت…اون ناامیده میگه من دیریازود(زبونم لال)ازبین میرم…میگه بپام نمون توم برو…امامن نمیتونم…نمیخوام تنهاش بذارم…کم کم داره بم بیمحلی میکنه که ازهم جداشیم..امامن میخوام باعشقم تاپای جونم باشم…دعا کنین که خوب بشه…وراهنماییم کنین چطورکمکش کنم؟؟؟؟چطورامیدوارش کنم..؟؟(اون توتبریزنیست…تویه شهردوره)

    • Anonymous , آگوست 4, 2014 @ 7:37 ق.ظ

      خب خانم پارسا فکر میکنم شما دچار عشقای دور و مجازی شدید ولی خب امیدواریم مشکل ایشون حل بشه و بتونه سلامتیشو بدست بیاره … در مورد شما بهترین راه اینه که در کنارش باشید و در این مواقع جز به دعا و همدلی کار دیگه ای نمیتونید انجام بدید …به هرحال عشق نیروی قویه البته اگه طرف شما بخواد ازش استفاده کنه … ولی از لحنش مشخصه که ناانید شده و شما میتونید بهش امید بدید… امید چیز خیلی خوبیه و هر چیزی خوبی هیچ وقت از بین نمیره …

      مشاوره آنلاین با شماره تلفن های :
      ۸۸۴۲۲۴۹۵
      ۸۸۴۷۲۸۶۴
      سایت تخصصی مشاوره
      http://www.moshaver.co

  • ستاره , سپتامبر 15, 2014 @ 2:30 ب.ظ

    سلام وخسته نباشید…بنده ۶سال بایه پسرازتهران دوست بودم که تواین مدت فقط٣باردیدمش خیلی بهش وابسته شدم اونم به منابرازعلاقه میکردولی هرازگاهی میگفت ۶سال بایه زنی که بیوه بوده زندگی موقت کرده نمیتونه تنهاش بزاره اون زنه هم خارج بود واسه همین مدت۶ماه رفت پیشش منم ازسرلجبازی باکس دیگه ای که پسرخوبیه ازدواج کردم ولی نمیتونم دوستش داشته باشم همش بادوست قبلیم مقاسیش میکنم همیشه بحث ودعوادارم ولی اون بهترینه.بعدچندمدتی پسره پیداشدوقتی فهمیدازدواج کردم راست یادروغ ناراحت شدحرفایی میگفت که بازم بهش دل ببندم بازبعداشوهرم فهمیداین بارمنوبخشیدولی پسره بیشعوربه خانوادم اطلاعات غلط داده بودبهشون گفته بودزن وبچه دارم حالاهمش فکرمیکنم راست گفته یادروغ من واقعاتواین مدت بازیچش بودم این فکراداغونم کرده.ولی بازبهش فکرمیکنم همش بهانه جویی میکنم به قول شوهرم اونوتواتیش خودم سوزوندم موندم نمیدونم چیکارکنم راهنماییم کنید.ممنون

    • Anonymous , سپتامبر 15, 2014 @ 6:39 ب.ظ

      خب دوست عزیز این چه حس و حالیه که شما برای خودتو درست کردید … چرا باید تمام توجهتون به کسی باشه که شمارو رها کرد و رفت و برای درخواست شما اهمیتی قایل نشد … به هرحال چیزی که هست ایشون از اول شمارو نمیخواسته و براش حکم یک دوست دخترو داشتی که بتونی تنهایشو پر کنه …ولی شما قدر این زندگی رو نمیدونی و با اشتباهتون اونو به ورطه سقوط میاری … بهتره از این افکار بیرون بیای و از فردا با تصمیم قاطع خودتو از این تارهایی که به خودت پیچوندی رها کنی و عاشقانه به شوهرت عشق بورزی .. به کسی که عاشقته و نشونه این عشق اینه که در کنارت هست و بخاطرت موهاشو سفید خواهد کرد … امیدوارم بتونید خودتو عوض کنی و از خیانت دوره دور کنی …

      • ستاره , سپتامبر 15, 2014 @ 8:15 ب.ظ

        ازکجامیدونین دوستم نداشته؟چطوری خاطرات ۶سالوفراموش کنم وبه زندگی جدیدم بچسبم وبه همسرم علاقه مندشم؟فکرمیکنم اگه طلاق بگیرم میتونم راهموپیداکنم ولی خانوادم مانع میشن.راه وبرام نشون بدید ازنزدیک به چه مشاوره ای مراجعه کنم؟

        • Anonymous , سپتامبر 16, 2014 @ 6:07 ق.ظ

          از اون جا که اگه دوستتون داشت باعث آبروریزی شما جلوی خانوادتون نمیشد … اگه دوستتون داشت شمارو ول نمی کرد و بره … شرمنده من رک حرف میزنم … شما شش سال با ایشون بودی ولی توجیهی برای خیانتتون نمیشه و به هرحال همونطور که الان ذهنیت شما اینطوریه شما به طلاق فکر میکنید و به همون فرد اولی پس بهتره هر تصمیمی دارید خیلی قاطع عمل کنید … چون مشاور فقط راه رو به شم نشون میده و در نهایت این خود شما هستید که تصمیم گیرنده اید …پس یکبار برای همیشه تصمیم قاطع بگیر و عمل کن …در مورد مشاور شما در تبریز میتونی، از طریق دانشگاه علوم پزشکی و یا اداره کل بهزیستی به مراکز مشاوره ای دسترسی داشته باشید …به هرحال شما دو راه دارید … یا در این زندگی ادامه بدید … و یا اینکه به زندگی که شش سال در مقدماتش بودید رجوع کنید …که در مورد دومی ممکنه هراتفاقی بیفته .. چه خوب و چه بد … فقط چیزی که هست اینه که شما در این مورد دومی حمایت خانواده رو از دست میدید ، پس باید در این راهی که انتخاب کردید قوی و صبور باشید …

  • ستاره , سپتامبر 16, 2014 @ 1:07 ب.ظ

    ازقدیم گفتندهرکی خربزه میخوره بایدپای لرزشم بشینه،کاریه که شده بایدبسوزم وبسازم،امیدوارم بهترین راهوانتخاب کنم شماهم دعام کنید.ممنون ازپاسختون

    • Anonymous , سپتامبر 16, 2014 @ 3:57 ب.ظ

      هر اتفاقی فارغ از خوب و بد بودنش برای رشد ما قرارداده شده … شما به یک گیاه هرز نگاه کنید ، حتی اونم گل خودشو داره .. پس نگران نباشید و درست و قاطع تصمیم گیری کنید و برای فکر کردن راه برید و فکر کنید تا بتونید به نتیجه خوبی برسید چون راه رفتن باعث ترشح هورمون آرامشبخشی میشه که میتونید در سایه اش تفکر ارامی داشته باشید …توکل بخدا کنید و از چیزی نترسید

  • پری , سپتامبر 26, 2014 @ 2:19 ب.ظ

    سلام،خسته نباشید.حدود سه سال با یکی ازفامیلای دوستم دوست بودم وضع مالی ایشون از ما پایینتربود ولی برام مهم نبود دانشجو بود وهمیشه امیدوارم میکرد کارخوب پیدا میکنه الان۶ماهه نامزدیم کارم پیدانکرده ن خونه ای ن کاری ن پولی نمیدونم میتونم ازپس مشکلات وبی پولیش بربیام یانه!باهاش ادامه بدم یانه! خیلی هم همدیگرو دوس داریم لطفا راهنماییم کنید.سپاس

    • Anonymous , سپتامبر 27, 2014 @ 12:17 ب.ظ

      پری خانم دوست داشتن شما در زیر سایه نبود استقلال مالی و پشتوانه اقتصادی کمرنگ خواهد شد تا جایکه زندگی به سقوط برسه …در این مورد باید بگم که وقتی استقلال مالی وجود نداشته چطوری تونستید وارد این زندگی بشید … اگه همین الان شما برای مشاوره ازدواج مراجعه کنید برای صحبت کردن با شما ملاک رو بر داشتن استقلال مالی قرار خواهد داد وگرنه بقیه موارد تحت تاثیر این مشکل قرار خواهند گرفت …لااقل داشتن یک کار مرتب و منظم برای شورع زندگی لازمه …پس بیشتر فکر کنید و با چشم باز خودتونو به سختی نندازید …در این مورد میتونید با این شماره هم مشاوره تلفنی داشته باشید
      ۰۲۱ – ۲۲۳۵۴۲۸۲

  • ستاره , اکتبر 1, 2014 @ 1:15 ب.ظ

    سلام وخسته نباشید…طبق گفته های قبلیم وبعداینکه شوهرم عشق وعلاقه منوبه دوست قبلیم فهممیدرفتارش نسبت به من سردشده جوری شده که حتی خانوادم نسبت به من بی اعتمادشدن وهروقت گوشی وتبلت دستم میگیرم فکرمیکنن دارم به شوهرم خیانت میکنم همشم به ایشون حق میدن غافل ازاینکه به حرفام گوش بدن هرحرفی به ش میگم فکرمیکنه دروغ میگم دلیلشم میگه اینه که قبلا مثل آب خوردن بهم دروغ میگفتی،درضمن من نسبت به شوهرم حساسم دوست ندارم حتی با زنداداش هاش حرف بزنه درسته فقط درحدشوخی کردن باهم راحتن ولی بازم نمیتونم قبول کنم همش دعواسرپول ودروغ وگوشی وبی اعتمادی هستش که اکثراوقات اون کوتاه میاد درسته نهایت تلاش وبرای راحتی من میکنه ولی من بازم دوست دارم همه چی بهترین باشه که اینم باعث دلخوری میشه همه دوران نامزدی بهترین دورانه ولی برای من مثل زهرماره نمیدونم من تقصیرکارم یا اون ولی فکرمیکنم به من ظلم میشه نمیدونم چیکارکنم؟

    • Anonymous , اکتبر 2, 2014 @ 11:02 ق.ظ

      خب دیگه وقتی اعتماد سلب میشه این تبعات رو هم به دنبال داره … پس تا نتونی به شوهرت نزدیک بشی و نظرشو جلب کنی هیچ کاری نمیتونی انجام بدی .. بهترین توصیه اینه که مدتی اصلا” سمت گوشی و تبلت و .. نرید و کاملا” از لیست وظایف خودتون خارجشون کنید و در این مورد با شوهرت یک صحبت دوستانه در مورد تمام خواسته های خودت و خواسته های ایشون انجام بدی ..تا ببینی حریم خواسته های هردوتون در چه مرزی قرار داره … و گرنه همیشه باید در تردید و شک بسر ببری و این شرایط رو کسی نمیتونه برای مدتی طولانی تحمل کنه

  • م , اکتبر 7, 2014 @ 4:36 ب.ظ

    سلام من ۳ ساله ازدواج کردم تو این مدت ۴ بار همسرم سر مسایل بی ربط زده همه چیزو شکونده با کوچکترین مشکلی داد و بیداد میکنه اصلا دو کلمه حرف نمیشه با ارامش باهاش زد هیچ جا با من نمیاد همه مهمونیها تنها میرم به فک و فامیل هم هزار تا دروغ میگم که چرا نیست خسته شدم از این زندگی لطفا راهنمایی کنید

    • Anonymous , اکتبر 8, 2014 @ 8:46 ق.ظ

      خب دوست عزیز اگه ایشون با این روش تربیت شده باشه تغییر دادنش بسیارسخت و بهتره بگم غیرممکنه .. چون تا کسی خودش تمایلی به تغییر نداشته باشه نمیشه براش کاری انجام داد …
      البته شما میتونید با مراجعه حضوری به مشاور روش هایی رو متناسب با رفتار و خلق و خو وشخصیتش یاد بگیرید تا بتونید رفتاری رو از خودتون بروز بدید که از این تنش ها جلوگیری بشه …

      مهارت ارتباط موثر:

      راهکار مفیدی برای رفع این نوع مشکلات است. یک قاعده کلی در ارتباط با افرادی که زود عصبانی می‌شوند این است که به هنگام عصبانیت آن‌ها نباید حرف‌های مهم و یا شکایت‌های اساسی را مطرح کرد. چون این کار سبب می‌شود آن‌ها احساس خطر کنند و حالت دفاعی بیشتری به خود بگیرند و این باعث بالاگرفتن بحث شده و نهایتا مشکلی حل نمی‌شود. پس حتما در انتخاب زمان مناسب برای گفت‌و‌گو دقت کنید….

      ازخود بپرسید که عصبانیت همسرتان چه حسی را در شما به وجود می‌آورد. بسیاری از افراد حاضرند به خاطر ..

      دوری از تنش و دعوا تن به هر سکوت و نگفتنی بدهند و همه چیز را در خود نگه دارند تا اوضاع آرام بماند. این راهکار مناسبی نیست چون در دراز مدت باعث می‌شود تا کوچک‌ترین حرف یا رفتار همسرتان، تمام دلخوری‌ها و ناراحتی‌های گذشته را در ذهن شما مرور کند و سر هر مسئله‌ای، ناراحتی شما بیش از حد لازم باشد…

      به عبارتی دیگر آستانه تحمل شما پایین می‌آید. پس حتما از کنار هر مشکلی به راحتی عبور نکنید و وقتی را برای مطرح کردن و حل آن با همسرتان قرار دهید…

  • م , اکتبر 9, 2014 @ 12:31 ق.ظ

    ممنونم از پاسخ و راهنمایی شما
    میشه لطف کنید یه مشاور خوب در تبریز یا اردبیل به من معرفی کنید که حضوری برم پیشش

    • Anonymous , اکتبر 9, 2014 @ 11:11 ق.ظ

      شما میتونید آدرس مورد نیاز رو از صفحه اول همین سایت جستجو کنید …

      و یا با اداره بهزیستی منطقه خودتون تماس بگیرید و آدرس و لیست مراکز مشاوره ای رو ازشون بگیرید

  • مهسا , اکتبر 9, 2014 @ 8:31 ب.ظ

    سلام من دوماهه که باهمسرم دعوامون شده گفته برو خونه پدرت تو این مدت هم هیچ کس نه خودش و نه خانوادش پا پیش نذاشتن من نمیدونم تا کی باید اینجوری ادامه بدم،اگه مهرمو بذارم اجرا قانون از من حمایت میکنه؟

    • Anonymous , اکتبر 10, 2014 @ 5:40 ب.ظ

      دوست عزیز در این مورد حتما” باید بزرگان فامیل پادرمیونی بکنن تا مشخص بشه که ایشون چه نظری داره .. ولی اگه مهریه رو به اجرا بذارید و یا درخواست نفقه کنید این موارد اخرین قدم در زندگی مشترک به حساب میاد و دیگه نباید بعد از اون انتظاری برای ادامه زندگی مشترک داشته باشید … پس بهتره تا مدتی تحمل کنید تا وضعیت کمی اروم بشه و از این تب و تاب بیفته … وگرنه این دوماه که چیزی نیست … افراد در سالش صبر میکنن تا وضعیت مشخص بشه و این مربوط ب خود شماست که بخوایت صبور باشید یا شتاب زده عمل کنید …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *