مرکز مشاوره

مشاوره برای ازدواج

مشاوره برای ازدواج

ازدواج وانتخاب همسر همواره در زندگی هر خانواده ای وجود داشته است واین چرخه همواره ادامه دارد .به گونه ای که شما همسر خود را انتخاب میکنید وازدواج میکنید تشکیل خانواده میدهید و صاحب فرزند میشوید سپس نوبت به فرزند شما میرسدکه همسر خود راانتخاب کند واین چرخه ادامه دارد. اما دراین میان موضوعی که مورد اهمیت است این است که تاچه حد دراین انتخاب موفق عمل کرده وزندگی خوشبختی رادارید! درواقع همه چیزبه این انتخاب وابسته بوده وآینده شما وخانواده شما به آن بستگی دارد.پس باید برای این انتخاب اهمیت بسیاری قائل شده وبرای آن وقت کافی را صرف کرد.

انتخاب یک همسر مناسب باید طبق اصول ومعیارهای شما باشد تا زندگی درمسیر پیشرفت وخوشبختی قرار بگیرد.

بنابراین برای داشتن یک ازدواج خوب بایداز نظرات دیگران و مشاوره برای ازدواج نیزاستفاده نمود تابا اطمینان خاطر انتخاب کرد. یکی از بهترین روش ها برای این موضوع، مراجعه به یک مرکز مشاوره واستفاده از راهنمایی های یک مشاوره خوب ازدواج است. ازدواج امری حیاتی و موضوعی مهم در زندگی هرفرد میباشد. یک مشاور ازدواج وظیفه دارد تابا استفاده ازتجربیات خود بهترین راهنمایی رابه شما کرده وباعث شود تا شما یک انتخاب منطقی داشته وطعم زندگی خوب رابچشید.

مرکز مشاوره ازدواج بااستفاده از برترین مشاوران خود در بخش مشاوره برای ازدواج آماده است تا پاسخگوی شما جوانان عزیز بوده و راهنماییهای لازم را در راستای یک ازدواج موفق به شما بدهد.

شماره های تماس 01

منبع: com.مشاوره-ازواج


صفحه اصلی سایت مرکز مشاوره

administrator

مقالات مرتبط

335 نظرات

  • اذر , دسامبر 29, 2014 @ 12:00 ق.ظ

    سلام دختری ۲۷ ساله هستم دانشجوی فوق لیسانس،روابط سردی با پسرا دارم.اما در دانشگاه با پسری اشنا شدمکه با رفتار خاصش باعث شد بهش علاقه مند بشم،نمیدونم اونم منو دوس داره یا نه
    اما هر دو روابط صمیمانه ای با هم داریم. اما هیچ وقت مستقیما از ازدواج حرف نزده.البته چیز زیادی هم از خونواده های همدیگه نمیدونیم. اون اهل کرمانشاهه و من ساکن یکی از شهرهای کوچیک اصفهان.الان یه خواستگار برام اومده که همشهری خودمه وتقریبا شناخت تقریبا کاملی ازشون داریم البته کار نداره اما خانوادم قبولشون دارن.اما من هیچ علاقه ای بهش ندارم
    واقعا نمیدونم چیکار باید بکنم
    هر کار میکنم نمیتونم دلمو راضی کنم که به این پسر جواب مثبت بدم لطفا منو راهنمایی کنید

    • Anonymous , دسامبر 29, 2014 @ 1:47 ق.ظ

      خب وقتی کسی به دلتون نیست قرار نیست بهش جواب مثبت بدید … شما مختار هستید به هر کسی جواب بدید و همسر خودتون قرارش بدید … پس بهتره در این مواقع خوب و کامل و ۱۰۰ درصد قاطع رفتار کنید …تا اینطوری دچار سردرگمی و نگرانی نشید

  • sahar , دسامبر 30, 2014 @ 8:56 ق.ظ

    سلام. میشه تلفن مرکز مشاوره غرب تهران رو بدید. این شماره جواب نمیدن : ۲۲۳۵۴۲۸۲
    ممنون

  • مهر , فوریه 14, 2015 @ 2:33 ب.ظ

    سلام من دختری ۲۴ ساله هستم.نزدیک ۲سال با پسری آشنا شدم که ۲۸ سالشه طلاق گرفته ست ۲تا دختر داره به سن ۴و۶ساله.ما همدیگرو خیلی دوست داریم و قصدمون هم ازدواج هستش،جدا از دوست داشتن مردی هستش که میدونم میتونه خوشبختم کنه،شاید حتی از یه پسر مجرد هم بهتر،با خانواده م این موضوع رو در میون گذاشتم اما با مخالفت شدید روبرو هستم،چون دخترم.پدرم به هیچ عنوان راضی نمیشه.این مخالفتو حق میدم چون پدرو مادرم هستن.اما میخوام یکم هم منو درک کنن،چون من مشکلاتشو میدونم زندگیه خودمه و من میخوام زندگی کنم،با بچه هاش هم بیرون میرم با بچه ها مشکلی ندارم اونا رو هم واقعا دوست دارم،بچه ها هم منو پذیرفتن منم اونارو پذیرفتم.پدرم میگه اون تورو واسه کلفتی میخواد یا تو مشکل داری.این حرف برام خیلی گرون تموم شد اما اگه از دید من به قضیه نگاه کنن متوجه میشن که نه من مشکل دارم نه اون پسر منو واسه کلفتی میخواد.من تصمیمو گرفتم میخوام باهاش ازدواج کنم و نمیدونم چجوری خانوادمو متعاقد کنم.لطفا راهنماییم کنید.

    • Anonymous , فوریه 15, 2015 @ 11:58 ق.ظ

      خب با توجه به اینکه شما در ایران زندگی میکنید باید بدونید خانواده شما از روی تجربه این حرف رو میزنن و نه خصومت با شما … شما وارد زندگی قراره بشید که ممکنه هر لحظه همسر اول این اقا بخاطر بچه هاش برگرده و خیلی راحت شما در این وسط قرار خواهید گرفت که در بیشتر موارد با حذف شما ختم میشه …. الان بسیار احساسی و عاطفی برخورد کردید در صورتی که اگر خودتون رو جای خانواده قرار میدادید متوجه میشدید که نظر خانواده شما صحیح تره … به هرحال نباید خانواده خودتون رو بخاطر این شرایط ناراحت کنید چون مسلم بدونید پدر شما راضی به این ازدواج نخواهد شد چون برای هر پدری سخته که با چنین ازدواجی برای دخترش کنار بیاد…بهتره در این مورد حتما” مشاوره کنید

  • مینا , فوریه 23, 2015 @ 2:46 ب.ظ

    سلام من سال ۹۰با یه پسری که تازه همکارم شده بود به قصد ازدواج باهم اشنا شدیم بعداز مدتی با خونوادش درمیان گذاشت و با مخالفت پدرش مواجه شد خلاصه به هر دری زد که راضی بشه ولی ماتسفانه نشد و خونواده ی من هم در جریان بودن تا اینکه بعداز کشمکش ها بهمن ۹۲ با کسی که پدرش انتخاب کرده بود ازدواج کردن و من شکست بزرگی داشتمدوبار بعد ازدواجش ما همدیگرو دیدیم وهنوز بهش علاقه شدیدی دارم با اینکه متاهل ولی بازهم خواستار دوستی اجتماعی ومن خیلی دودلم دلم براش پر میزنه ولی عقل حکم میکنه کار اشتباهی بنظر شما چیکار کنم؟

    • Anonymous , فوریه 24, 2015 @ 12:48 ب.ظ

      بهتره از این احساسات خودتون رو دور کنید شما چه بخوایت و چه نخوایت این کار مصداق خیانته و هیچ زنی دوست نداره که کسی شریک زندگیش بشه … از طرفی شما با این کارتون نتیجه ای نخواهید گرفت و فقط میزان وابستگی خودتون رو افزایش میدید …وابستگی که ارمغانی جز استرس و نگرانی نخواهد داشت … کمی واقع بین باشید و برای رهایی از این مشکل تمام ارتباط های خودتون رو قطع کنید …حتی سیم کارتتون رو که دیگه تماسی در این بین اتفاق نیفته

  • mona , مارس 2, 2015 @ 10:02 ق.ظ

    سلام دختری ۲۸ساله هستم.دانشجوی ترم آخر مهندسی معماری برایم یک خواستگار آمده که اصلا آشنایی قبلی نداریم . دیپلمه و ۳۴ساله هستن.

    • Anonymous , مارس 2, 2015 @ 11:03 ق.ظ

      مهارت های لازم برای ازدواج و تشکیل خانواده
      ابتدا بکوشید خود را بهتر بشناسید تا بدانید چه فردی برای همسری شما مناسب است، می توانید در یک برگه، ویژگی های جسمانی، اخلاقی، اعتقادی و خانوادگی خود را یادداشت کنید؛ سپس ویژگی های همسر مطلوب خود را به گونه ای که با شما تناسب داشته باشد بنویسید:

      – ویژگی های جسمانی (سلامت، سابقه بیماری مهم جسمی یا روانی، ویژگی ظاهری چون قد واندام و…)

      – ویژگی های عقیدتی ( باورها و بینش های دینی و مبانی فکری)

      – ویژگی های اخلاقی و رفتاری ( درون گرا یا برون گرا بودن، عادات خاص، حساسیت های رفتاری، ارتباط اجتماعی )

      – سطح درک و میزان هوش فرد

      – حساسیت های سیاسی

      – مشخصات خانوادگی ( سطح فرهنگی، اجتماع و اقتصادی خانواده، جایگاه فرد در درون خانواده ونگرش خانواده نسبت به ان ازدواج)

      – مسائل اقتصادی ( شغل، میزان درآمد، برنامه ریزی جهت هزینه درآمد، مسکن و توقعات مالی)

      پس از یادداشت ویژگی های همسر مطلوب خود، در مقابل هر معیار مشخص کنید که حداقل میزان مورد انتظار شما چقدر است. اکنون با شناخت معیارهای مورد نظر خود آمادگی بیشتری برای انتخاب همسر دارید.

      برای شناخت بهتر فردی که قصد ازدواج با او را دارید، می توانید ضمن صحبت با او و دقت در گفتار و رفتارش، با پرهیز از احساسات، طرح سوالات مناسب و طرح دقیق معیارهای خود ونیز با تحقیق از دوستان، بستگان، همکاران، همسایگان و افراد محل ونیز سوالات بیشتر از معرف اطلاعات دقیق تری به دست آورید. مشاوره با فرد آگاه و صاحب نظر درامر ازدواج وامین به دقت در انتخاب شما کمک خواهد کرد؛ از خداوند خیر خویش را بطلبید در پایان به ایزد یکتا توکل کنید.

      درانتخاب همسردقت کنید، اما وسواس به خرج ندهید. تناسب درکلیات، شامل مسائل اعتقادی(اصول و فروع)، سلامت جسمانی وروانی، تناسب خانوادگی، خوش اخلاقی، فهم، شعور و درک لازم است.

      اینها ملاک های مهم درانتخاب همسر به شمار می آیند، درانتخاب همسر به ملاک های اصلی اهمیت دهید. شما می توانید از برخی ملاک های فرعی به میزانی که برای شما قابل تحمل باشد، چشم پوشی کنید. ملاک هایی چون تناسب در سطح تحصیلات، میزان زیبایی دختر یا ثروت پسر.

      پسران توجه داشته باشند که جمال زن فقط به چشم وابروی او نیست. دختر خوشرو و خوش سخن، از دختر بد خلق وناسازگار درچشم شما زیباتر خواهد بود. دختران نیز ثروت پسر را نشانه توانمندی اقتصادی او نبینند. توانایی کسب درآمد ومدیریت صحیح دخل و خرج اهمیت دارد.

      بهتر است خواستگاری ازطرف پسر باشد. این امر با روحیات پسران و دختران تناسب بیشتری دارد. اگر دختری خواهان ازدواج با پسری بود، بهتر است با وساطت فردی امین، بدون مشخص شدن اینکه تقاضا از طرف دختر است، به پسر پیشنهاد ازدواج داده شود.

      دقت کنید تا نوع سخنان یا رفتارها از همان آغاز ودرمراسم خواستگاری، ذهنیت منفی ایجاد نکند، به علاوه نوع تحقیق و سوالات، طرف مقابل را طرد نکند و در عین حال صادقانه باشد.

      رفتار دختر وخانواده او در جلسه خواستگاری همراه با احترام و وقار وهمچنین دوستانه باشد. این کار سبب جلب نظر مثبت خواستگارمی شود حتی اگر اقدام به ازدواج صورت نگیرد، چه بسا فرد دیگری رابرای خواستگاری معرفی کنند.

      اگر پس از شناخت از خواستگار او را برای ازدواج با خود مناسب ندیدید، می توانید فردی را که مناسب او می یابید به او یا خانواده اش معرفی کنید.

      از ازدواج های فامیلی هراسی نداشته باشید، چه بسا دراین نوع ازدواج ها تناسب بیشتری وجود داشته باشد و نیز حمایت های فامیلی هم بیشتر خواهد بود. فقط از مشاوره ژنتیک غفلت نکنید. البته ازدواج فامیلی را بر اساس انتخاب عاقلانه انجام دهید ونه فقط پیروی از آداب و رسوم طایفه ای.

      برای مراسم ازدواج، میزان مهریه، جهیزیه و مسکن، توقعات بالا نداشته باشید. اگر این امور را ساده برگزار کنید، ازدوح آسان و شیرین خواهد شد. جهیزیه، وسائل ضروری زندگی است ومسکن شما نیز سقفی برای آغاز زندگی مشترک؛ با همت خانه ها بزرگ تر خواهد شد و وسایل زندگی مفصل تر.

      والدین و اقوام می توانند برای برگزاری مراسم ازدواج، تهیه جهیزیه و مسکن، کمک های مناسبی داشته باشند. مستقیم و یا غیر مستقیم و توسط فردی امین، آنها را ازنیاز خود مطلع کنید.

      تا زمانی که امکان ازدواج شما فراهم شود، برای کاهش آثار روانی منفی تجرد:

      – از ورزش غفلت نکنید

      – روزانه به فعالیت جدی و زیاد بپردازید تا فرصت فرورفتن درتخیلات آزار دهنده را نیابید

      – روابط عاطفی خود را با خانواده تان تقویت کنید

      – از دیدن فیلم ها، خواندن رمان ها و اشعار و شنیدن موسیقی هایی که نیاز جنسی شما را تقویت می کند به شدت بپرهیزید

      – از شنیدن سخنان افراد متاهلی که روابط عاطفی خود با همسرشان را بازگومی کنند اجتناب کنید.

      و استفاده از مشاوره روانشناسی مجرب تا بتونه راهکارهای لازم برای شناخت بیشتر رو اموزش بده
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • F , مارس 20, 2015 @ 7:29 ب.ظ

    با سلام
    ابان امسال خواستگاری برای من آمد (که از طریق برادرش ک کنار خانه مادربزرگم طلا فروشی داشت و مرا بخاطر حیا و… به برادرش معرفی کرد)، بعد چندین جلسه آشنایی با خود و خانواده و تحقیق به نتایجی رسیدیم که میخواهم با شما در میان بگذارم.
    این آقا از لحاظ تحصیلات، تیپ، قیافه، ایمان، اخلاق و پاک بودن هیچ کمبودی ندارد و تمام واسطه ها از ایشان به عنوان بهترین پسری که میشناسند نام میبرند اما موانعی وجود دارد و آن هم این است که پدر این آقا که ۹ فرزند دیگر به غیر از ایشان داشته حدود ۷۰ سال پیش ناخواسته در یک دعوا یکی را به قتل می رسانند که البته بدلیل ناخواسته بودن اعدام نمیشوند و برخوردی که ما با ایشان داشتیم نیز بسیار آدم خوبی بوده و همه از ایشان تعریف میکنند، اما این دعوایی و عصبانی بودن را فرزندان دیگر به غیر از خواستگار من به ارث برده و تنها نکته منفی که در تحقیق ازین خانواده می شنویم همین موضوع می باشد، حال میخواهم بدانم با آنکه این پسر دزین مدت واقعا خوش درخشیده و این چنین خانواده ای دارد آیا پی شود با ایشان خوشبخت شد، لازم به ذکر است که من تک فرزند یک خانواده هستم و پدر و مادرم در کودکی از هم جدا شده و من با مادرم زندگی میکنم و از لحاظ سواد و موقعیت اجتماعی ازین آقا مقداری بالاتر می باشم، ممنون میشوم هرچه سریع تر مرا راهنمایی فرمایید.

    • Anonymous , مارس 21, 2015 @ 2:40 ق.ظ

      دوست عزیز با چند خط نوشتن متن نمیشه بطور قطعی در این باره سخن گفت … ولی باید بدونید همین فرد در این خانواده رشد کرده و ممکنه در آینده رفتارهای خشن رو هم از خودش بروز بده … پس بهتره در این مورد با مشاوره کردن با مشاوری مجرب این موضوع رو حضورا” مورد بررسی قرار بدید …
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

  • مهناز , مارس 23, 2015 @ 6:30 ب.ظ

    با سلام دختری هستم ٣۶ ساله با مردی اشنا شدم٣٧ ساله که در ٢٧ سالگی ازدواج و در ٢٩ سالگی جدا شده است ازدواج دوم ایشان در ٣٢ سالگی بوده که به دلیل بیماری تومور مغزی همسر فوت شده است .ایشان مردی خوب و با اخلاقی هستند مشکل موجود مخالفت پدر من میباشد که شرط این ازدواج را به خرید منزل به نام من مطرح کرده اند . لازم به ذکر است ایشان توان خوید منزل ندارند و پدرشان نیز این کار را انجام نمیدهند خواهشمند است راهنمایی فرمایید

    • Anonymous , مارس 23, 2015 @ 7:22 ب.ظ

      دوست عزیز این موارد نیاز به کمک و راهنمایی نداره بلکه نیاز به صبر تا وقتی مشخص داره تا پدر شما بتونه با شرایط ایشون کنار بیاد …
      به هر حال خانواده خوبی و ارامش شمارو در زندگی میخواد … پس صبور باشید و در این مورد از فردی معتمد برای تغییر نظر پدرتون استفاده کنید … و امیدوار باشید که نظرش عوض بشه

  • nasim , آوریل 13, 2015 @ 7:57 ب.ظ

    با سلام من در دانشگاه با پسری اشنا شدم هر دو دانشجوی فوق لیسانس هستیم و ۳ سال هست با هم رابطه ای سالم و دوستانه به قصد اشناییبرای ازدواج داشتیم ایشون خواستگاریم اومدن در این مدت میدونستم کهاقا از یک‌خانواده مذهبی و من از یک خانواده تقریبا باز هستیم ما دوتا برای این قضیه مشکلی نداریم و در کل رابطمون خوبه ولی میترسم خانواده هامون مشکلی ایجاد کنن به نظر شما این ازدواج با تفاوت فرهنگی مذهبی به صلاح است؟

    • Anonymous , آوریل 15, 2015 @ 1:01 ق.ظ

      دوست عزیز باید بدونید ازدواج در واقع ازدواج دو نفر نیست و خانواده ها هم در این وصلت شریک هستند و نظرشون روی زندگی شما اثرگذار خواهد بود … مسلما” این آقا در این خانواده رشد کرده و در آینده در رفتارش تغییراتی رخ خواهد داد که باید تحمل کنید … و ایشون هم باید در برابر رفتارهایی از طرف شما بروز داده میشه تحمل کنه … به همین خاطره که پیامبر دستور داده با هم کف خودتون ازدواج کنید … چون همین اختلاف فرهنگی مذهبی میتونه تاثیر منفی بذاره … بطور مثال شما در گذاشتن نام فرزندتون هم مشکل خواهید داشت
      شما اسمهای خاص و مثلا” ایرانی و ایشون اسامی خاص و عربی

  • جواد , می 15, 2015 @ 7:56 ق.ظ

    پسری هستم-۳۴ سالمه-دنبال همسری هستم.-اما نمیتونم کسی رو پیدا کنم-کارمندم-خونه دارم و ماشین .شهرستان زندگی میکنم.پس انداز اندکی دارم.دنبال خانواده کم جمعیت و دختری که تحصیلاتش حداقل لیسانس باشه و به حقوق کارمندی قانع.

    • Anonymous , می 16, 2015 @ 12:11 ق.ظ

      در این مورد فکر نمیکنم بتونیم کمکی به شما بکنیم چون این سایت همسریابی نیست ولی میتونید در این سایت ها بر اساس معیارهای خودتون جستجو کنید و با ملاقات و شناخت اگاهانه برای ازدواج تصمیم گیری کنید

  • سنا , می 19, 2015 @ 12:28 ق.ظ

    با سلامو خدا قوت
    دختری ۲۵ساله هستم که یه خواستگار ۳۷ساله دارم باهاش صحبت کردم شرایطمو قبول کرد و با سوال و جوابای خواستگاری متوچه شدم پسر بدی نیست خودمم قیافم متوسط رو به بالاست و خانواده ی متوسطی دارم اخلاقمم میشه گفت خوبه ،حقیقت از لحاظ سنش شک دارم میگم اگه آره بگم شاید بعدا پشیمون بشم و شاید بهتر از این بیاد ولی خونوادمم راضین الان نمیدونم چی جواب بدم با سنش مشکل دارم اگرم الان به این قضیه راضی بشم شاید بعدا پشیمون بشم اخه خودم قیافم به ۲۱سال میخوره اونم یه خورده بیشتر از سنش میخوره

    • Anonymous , می 19, 2015 @ 10:41 ق.ظ

      دقیقا” از نظر سن مشکل اساسی دارید و در آینده همین موضوع برای شما مشکلساز میشه …
      وقتی که شما در اوج نیاز جنسی هستید ایشون در افول این حس بسر میبره… وقتی شما در شور جوانی هستید ایشون دیگه حوصله رفتارهای شما در این سن رو نداره … پس برای اینکه خودتون به نتیجه درستی برسید بهتره در این مورد مشورت کنید با مشاوری مجرب تا چشم انداز آینده رو بهتر بتونید متصور بشید
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • شهرام , ژوئن 10, 2015 @ 10:21 ب.ظ

    با سلام من ۴ ساله ازدواج کردم که تقریبا ۸،۹ سال قبل ازدواج همسرمو دوست داشتم ولی اون از این احساس بی خبر بود حالا بعد از گذشت ۴ سال و اشتباهات دو نفرمون تو زندگی اون ابراز بی علاقه بودن به منو داره و می خواد طلاق بگیره به هر شکلی که تونستم باهاش صحبت کردم اما هیچ فرقی نکرده و اون میگه تو بچه ای و نمیتونی تصمیم بگیری و متکی به خانوادت هستی ولی آیا مشورت در کارها یعنی متکی به خانواده بودن اگه میشه شماره تلفن مرکز مشاوره حضوریتونو بهم بدید احتیاج فوری و بدون فوت وقت با تشکر لطفا راهنماییم کنید چکار کنم

    • Anonymous , ژوئن 11, 2015 @ 5:55 ب.ظ

      دوست عزیز شاید بتونید در یک مشاوره حضوری و دو نفره مشکل رو بررسی کنید
      ولی اگر ایشون تصمیم به طلاق و جدایی گرفته باشه کار زیادی نمیشه کرد چون این کار رو انجام میده
      در بیشتر این موارد زن وقتی اصرار به جدایی داره و وارد این مرحله از زندگی میشه ناگهان تغییر کرده و از کارش پشیمون میشه

      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵

      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

      • شهرام , ژوئن 12, 2015 @ 10:22 ب.ظ

        تشکر

  • ناشناس , ژوئن 19, 2015 @ 4:11 ب.ظ

    سلام
    دختری ۲۸ سال هستم، ۷ سال پیش با پسری ازدواج کردم که تو بسیاری از معیارها مثه سطح فرهنگی خانواده ها، سطح مالی، سطح تحصیلات، حتی توقعمون از زندگی، اینکه هر دو بلند پرواز هستیم و خیلی مسایل دیگه شبیه هم بودیم،الانم از نظر مالی تو سطح خوبی هستیم، با اینکه از صفر شروع کرده بودیم، هر دو سر دیر بچه آوردن تفاهم داریم ، و.. بماند که این تفاهم بسایر به سختی و در طول ۵ سال به دست آمد، اما مشکلی الان هست که از اولم بود و من خیلی بهش اهمبت ندادم، اما الان دیگه حضورش پررنگ شده، من از همون اول عاشقش نشدم، بیشتر چون شرایطمون واسه ازدواج نزدیک بود و او هم علاقه زیادی به من نشان میداد، تصمیم به ازدواج گرفتم! یعنی بیشتر یه ازدواج منطقی بود نه احساسی، که البته علاقه اون هنوز پابرجاست اما من الان کم آوردم، حص عاشقانه ای بهش ندارم این حس از اولم بود اما فکر میکردم با گذشت زمان جای خودشو تو قلبم باز میکنه، الان دوسش دارم اما تو خیلی از موافع دارم کم میارم .خودم خیلی احساساتی هستم و قابلیت های عاشق شدن خودمو خوب می دونم ، میدونم عشق واسم چجوریه، میدونم حاضرم واسه عشقم چه کاری انجام بدم،حدود دو سال پیش یکی از همکارا بود که عاشقش شدم و این علاقه جای خالیه عشقو تو رندگی بهم نشون داد،اما هیچ کدوم از اون نشانه ها الان نیست و داره خیلی اذیتم می کنه،اون عشق به جایی نرسید ولی اونقد تو اون مدت خوب بود که اخساس کردم به خاطر با اون بودن حاضرم هرکاری بکنم. با این اوصاف به نظرتون جدایی واسه من راه حل هست؟ آیا پشت پا زدن به ازدواج ۷ ساله ایی که از نظر خیلی ها نمونه ازدواج موفقه درسته؟ فکر نکنید خوشی زیر دلم زده، گفتم از اولم می دونستم عاشقش نیستم و عشق واسم مهمه اما گفتم بعد از اردواج درست میشه، اما نشد، چه جوری دل عاشقمو خاموش کنم.

    • Anonymous , ژوئن 20, 2015 @ 7:01 ب.ظ

      دوست عزیز اشتباه شما در همون ۷ سال پیش رقم خورده و تا به امروز ریشه دونده …
      متاسفانه چیزی که در این اتفاقات نمود پیدا میکنه تردید و بی اهمیت نشون دادن چنین احساساتیه … اینکه افراد حتی در اشتباه بودن تصمیمشون هم قاطع نیستند … شما هم اگر واقعا” قصدتون اینه که بعد از ۷ سال شراکت اقتصادی با همسر فعلیتون به نتیجه ای نرسیدید بهتره قاطعانه تصمیم بگیرید
      اینکه همیشه در شک و تردید هستید کاری رو درست نمیکنه شما بلاخره در مرحله ای باید تصمیم نهایی خودتون رو بگیرید حالا در زندگی آینده به چیزی که میخواد برسید یا نه اونو زمان مشخص خواهد کرد …

  • فاطمه , ژوئن 20, 2015 @ 12:27 ب.ظ

    سلام.من دختری۱۹ ساله ام کمتراز۵ماهه ک توسط دخترعموم باپسری آشناشدم اون به شدت احساساتیه منم دست کمی ازاون ندارم الان باخانوادش اومده خاستگاریم ازنظرقیافه واعتقادات ووضعیت مالی بهم میخوریم اماتنهاچیزی که منونگران می کنه نیازجنسیشه…آدم گرم مزاجیه ومن متوسطم…خانواده هاراضین به ازدواج وماهمدیگرودوسداریم.میخاستم بدونم دارویی چیزی هس برای اینکه بتونم این نیازوتقویت کنم ک درآینده دچارمشکل نشم؟؟؟؟ممنون

    • Anonymous , ژوئن 21, 2015 @ 12:12 ق.ظ

      دوست عزیز خب شما در ابتدای این راه هستید و تجربه ای هم در این خصوص نداشتید مطمئنا” با بیدار شدن حس جنسی شما هم میتونید در حد و اندازه ایشون از این رابطه لذت ببرید … در ضمن هیچ دارویی در این رابطه تاثیر دایمی نداره و با قطع اون این حس برگشت پذیر خواهد بود
      در این مورد اگر مشکلی بود با مشاورروانشناس (س.ک.س) تراپیست ) مشورت کنید
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • آوا , جولای 22, 2015 @ 12:45 ب.ظ

    دختری ۳۰ ساله هستم اهل شهرستان و کارشناس ارشد و کارمند دولت. چند وقتی هست اینترنتی با مردی اشنا شده ام اهل تهران کارمند بانک و لیسانس حقوق. این مرد ۸ سال پیش ازدواج کرده و یک پسر شش ساله دارد مدت ها پیش همسرش در حقش بدی کرده و سرش کلاه میگذارد ولی او بخاطر پسرش او را میبخشد یک سال پیش دوباره همسرش از اعتماد او سو استفاده کرده و منزل ۴ طبقه اش را تصاحب می کند. این اقا هم این بار کوتاه نیامده و خانه را به عنوان مهریه حلالش می کند و در عوض طلاق می خواهد … این اقا به من میشنهاد اشنایی و ازدواج داده.. از انجایی که فرزندش به شدت به مادرش وابسته هست می خواهد سرپرستی فرزندش را به مادرش بدهد و چند وقت دیگر پس از طی مراحل قانونی جدا شود و با من طرح اشنایی رسمی و ازدواج بریزد.. لطفا مرا راهنمایی کنید

    • ◄Responder► , جولای 23, 2015 @ 11:50 ق.ظ

      دوست عزیز اگر ایشون همسرش رو طلاق بده و حضانت فرزندش رو به مادرش بسپاره میتونید زندگی خوبی رو شروع کنید و در نهایت در این وسط کسب رضایت خانواده باقی می مونه و شایر شرایط و شروط ازدواج که باید برقرار کنید

  • ناشناس , آگوست 6, 2015 @ 3:05 ب.ظ

    Salamman nemitonam farsi benvisam mikhastam begam yekhastegari daram tamame sharytesh khobe ama ye bimari be pisi dare ke 12sale dare ama aslan pishraft nakarde doktor mige dige pishraft nemikobe man 30 salame va in agha 36 mikhastam rahnamim konid mamnon

    • ◄Responder► , آگوست 6, 2015 @ 5:12 ب.ظ

      دوست عزیز اگر مشکل شما فقط با این مورده و پزشک هم در این مورد اطمینان داده که پیشرفتی درکار نخواهد بود پس میتونید رابطه خودتون رو از یک مشاوره برای شناخت بیشتر خودتون شروع کنید
      در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

  • عسل , اکتبر 4, 2015 @ 9:45 ق.ظ

    من یه سوال داشتم میشه خواهش کنم زود جوابمو بدین،
    من خیلی وقته قصد ازدواج دارم با پسر خالم الان ۷ساله همو میخواییم باهم در ارتباطیم از همون اولم قصدمون ازدواج بود نه رفاقت اما متاسفانه خانواده ها قبول نمیکنن مخصوصن خانواده من البته خانواده طرفم بااینکه زیاد دلشون به این کار نیست پارسال اومدن رسمن خواستگاری ولی پدرم به دلایلی فوووق العاده مسخره رد کرد و من بارها رفتمو حرف زدم ولی با یه حرفایی که به بچم بگی خندش میگیره ردم میکنه میدونید چیه لج کرده بدم لج کرده طوری که من دیگه از خونوادم متنفر شدم چون واسم کاره خاصی نکردن که حالا اون طرفم نتونه بکنه، من تو خونمون اصلن نه احترام میبینم نه پول تو جیبی نه هیچ چیز دیگه بااینکه پدرم مایه داره دیگه تحمل اینجا بودنو ندارم طرفم هم بچه سالمیه هم کار داره هم مهم تر از همه همو کاملا میشناسیم و سلیقه و اخلاق رفتارامونو میدونیم جالب اینجاس کل فامیل چه از طرف بابا چه مامان همه میدونن ما همو میخواییم بابام بااین کاراش داره خودشو ضایع میکنه
    تصمیم دارم برم مشاوره البته همراه با طرفم که یه راهی جلو پامون بزاره بنظر شما خوبه؟

    راستی بهتون نگفتم که من ۲۵ سالمه
    و اینکه صرف مشکلات خانوادگیم نیست که میخوام ازدواج کنم من واقعا طرفمو دوس دارم و دیگه نمیتونم دور از اون باشم، من کنار اون آرامشی دارم که هرگز هیج جای دیگه ای نداشتم و ندارم.

    • ◄Responder► , اکتبر 5, 2015 @ 12:10 ب.ظ

      پس اگر ایشون رو دوست دارید بهتره اول صبور باشید و بعد اینکه از وساطت افراد قابل اطمینانی که در فامیل و خانواده هستند استفاده کنید …
      به هر حال پدرتون در این مورد موافقی خواهد کرد ولی شما باید صبور باشید

  • نگار , اکتبر 6, 2015 @ 3:21 ب.ظ

    سلام
    دختری هستم ۳۱ ساله تا بحال بخاطر تغییر مکان زندگی بین چند شهر ازدواج نکردم نزدیک به یک ساله که با پسری دو سال کوچیکتر از خودم آشنا شدم قرار ازدواج گذاشتیم البته ایشون همشهری من نیستن و مسافت زیادی بین محل زندگیمونه مراسم خاستگاری برگزار و الان در مرحله تحقیق هستیم که ایشون بهم اعلام کرد شش سال پیش دچار حمله عصبی شدن و با مراجعه به دکتر بیماری صرع خفیف تشخیص داده شد و در حال درمانند و الان دارو مصرف میکنند ولی از شش سال پیش تا بحال دچار حمله نشدن … ممنون اگه راهنماییم کنین با اینکه همدیگه رو دوست داریم ببینم در آینده مشکلی برا ازدواجمون پیش نمیاد یا برای بچه هامون

    • ◄Responder► , اکتبر 7, 2015 @ 12:06 ب.ظ

      تمام این مسایل رو در آینده میتونید ببینید و امروز نمیشه پیشگویی کرد … در این مورد مشکلی نیست چون با دارو مرتفع میشه
      مشکل اینجاست که شما از دو جای متفاوت هستید و همین مانع شناخت درست شماست
      بهتره تمرکز روی این موضوع داشته باشید و حتما” مشاروه ای حضوری در این مورد انجام بدید
      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

  • افسانه , اکتبر 14, 2015 @ 9:47 ب.ظ

    سلام، دختری هستم ۲۶ ساله که دو سال پیش با پسری هم سن خودم اشنا شدم، البته من هیچ تمایلی به اشنایی نداشتم اما ایشان نزدیک به یک سال منتظر جواب من بودن تا بالاخره به محبت و علاقه ای که از ایشان دیدم تسلیم شدم و قبول کردم. حالا بعد از دو سال رابطه سالم اما سرشار از عشق و محبت، وقتی موضوع ازدواج ما مطرح شد، پدر ایشان شدیدا مخالفت کردن، با این دلیل که باید با دختری که پدرشون در نظر دارن ازدواج کنه، من دختر منطقی هستم، اما دلم نمیتونه اینو قبول کنه که جدا بشم، لطفا راهنمایی کنید.

    • ◄Responder► , اکتبر 15, 2015 @ 11:42 ب.ظ

      این مسایل رو باید با صبر و حوصله به نتیجه برسونید و اینکه ممکنم هست به نتیجه ای نرسید چون این روابط یه جور آزمون و خطاست
      به هر حال پسر باید صبور باشه و این اتفاق رو با وساطت افراد قابل اعتماد در خانواده دنبال کنه

  • FAZI , اکتبر 17, 2015 @ 6:36 ب.ظ

    سلام من دخترم۱۵ سالمه.دی ماه سال ۹۳ پسرخالم اومد خواستگاریم.۲۱ سالشه ورشته حقوق میخونه.شغل نداره ولی ماشین ویه باغ هم داره.تعصب نسبتا شدیدی به حجاب ودین داره که من ایجوری نیستم ولی این تعصبش برام مهم نیس.خونوادم به خاطر این موضوع مخالفت شدیدی میکنن.من واقعا عاشقشم واونم منو دوس داره بارها هم بهم گفته که عاشقتم.ولی ازقضای روزگار خبر رسید که به بقیه دخترای فامیلمونم اس ام اس عاشقانه داده وخونوادم به همین با ازدواج ما مخالفت کردند.حالا من شبها از دلتنگیش گریه میکنم وهمش روزها بهش فکر میکنم.بدون اجازه خونوادم هم باهاش رابطه دارم ولی رابطه مون فقط مجازیه چون خونه هامون تو دوتا شهر شمال وجنوب کشورهستش.و اینکه اون از ازدواج بامن دست کشیده ودیگه نمیخواد باهام ازدواج کنه وخودش میگه که میخوام باهات سرد رفتار کنم تا فراموشم کنی.راستی یه دوماهی هم واسه اشنایی بیشتر باهم تلفنی درارتباط بودیم وقرار بر ازدواج شد که خونوادم نزاشتن.چند بار دیگه هم بیشنهاد داد ولی بازم به اجبار اونا بهش جواب رد دادم.پسره میگه که ناامید شده وخونواده من راضی نمیشن واسه همین باید همدیگه رو فراموش کنیم.حال شما یه راهی به من پیشنهادکنیدکه یابهش برسم یا اینکه بتونم بهش فکر نکنم.مممنون اگه امکانش هست جواب را به ایمیلم بفرستید

    • ◄Responder► , اکتبر 18, 2015 @ 12:53 ب.ظ

      دوست عزیز سن شما برای ازدواج بسیار کمه و تاره شما بین ۲۱ تا ۲۵ سالگی به بلوغ فکری و عاطفی میرسید
      و نظرتون در اون سالها با امروز بسیار تفاوت داره …
      همینکه اختلاف فرهنگی داشتید برای رها کردن این رابطه کافی باید باشه چون در آینده مشکلات زیادی از همین مقوله بیرون میومد در حالی که امروز شما بسیار احساسی و عاطفی با موضوع برخورد میکنید

  • ستاره , اکتبر 18, 2015 @ 9:43 ق.ظ

    سلام.دختری هستم ۲۲ ساله؛مدت هشت ماهه که با پسری که نه ماه از خودم بزرگتر هست آشنا شدم؛از ابتدا قصد ازدواج بوده و خانواده ها به جز پدر من در جریان هستند و از تمامی جهات(تحصیلی؛اجتماعی؛مالی و..)هم سطح هستیم.اما به تازگی متوجه شدم که علایق جنسی ایشون از نوع fem.dom هست البته نه خیلی شدید و آزاردهنده.
    میخواستم بدونم زندگی با این شرایط ممکن است؟و در صورتی که تفاهم ایجاد شه درین زمینه آیا این نوع علایق زمینه ساز اختلالات رفتاری حاد تری نیستند؟

    • ◄Responder► , اکتبر 18, 2015 @ 1:00 ب.ظ

      در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
      ۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
      ۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
      ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *