وقتی والدین به خاطر مشکلاتی که در مواجهه با رفتار کودک خود دارند، با ما مشورت میکنند، اغلب آنقدر درماندهاند که حتی نکته مثبتی هم برای گفتن ندارند. آنها شخصیت کودک را با کلماتی نظیر: لجباز، تنبیل و خودخواه توصیف میکنند. این یک حلقه معیوب است و راه به جایی نمیبرد. تغییر دادن شخصیت به مراتب از تغییر دادن رفتار مشکلتر است. وقتی برای تغییر دادن رفتار کودک تلاش میکنید، احتمال موفقیت شما بیشتر است. به بچه نگویید، «چه دختر خوبی». زیرا این جمله بدین معناست که هدف، عبارت است از خوب بودن در تمام اوقات؛ مسلم است که این انتظار غیر ممکن است. به جای آن میتوانید «من از طرز حرف زدنت با مایکل خوشم آمد». گفتن عبارت «پسر خوب» یا «دختر خوب» نمیتواند احساس مشخصی را به کودک القاء کند؛ مگر آن که کودک بتواند آن را با رفتارهای خویش ارتباط دهد؛ زیرا تصور هر کس از خود، بر پایه تصوری که از اعمالش دارد، استوار است.مشاوره کودک تلفنی
چگونه رفتار کودک را تحسین کنیم؟
موثرترین راه برای آموزش رفتار خوب، شکل دادن رفتار با تحسین است. این روش تربیتی، باید بهطور مداوم مورد استفاده قرار گیرد تا رضایت شما را از رفتارهای جدید فرزندتان نشان دهد.
از تحسینهای ویژه استفاده کنید
هدف از تحسین کردن، افزایش رفتارهای شایسته است پس شما باید بر رفتارهای خاصی که مورد قبولتان هستند، تاکید کنید. هرچه تحسین شما اختصاصیتر باشد، کودک درست بودن کارش را بهتر درک میکند و احتمال این که آن عمل را تکرار کند نیز بیشتر میشود. برای نمونه یک روز صبح متوجه میشوید که فرزندتان رختخوابش را مرتب کرده است، در همان حال نیز مشغول شانه زدن موهایش است. اگر به سادگی بگویید «از این که امروز صبح رختخوابت را جمع کردی خیلی خوشم اومد ممنونم.»
وقتی والدین برای یافتن نکته مثبتی در رفتار کودکشان دچار مشکل میشوند ما از آنان میخواهیم که از رفتارهای پسندیده کودکان خود یادداشتی تهیه کنند. ما والدینی را دیدهایم که فریاد میزدند: «هیچی برای نوشتن نبود!» اما بیشتر پدر و مادرها از مشاهده آن همه رفتارهای خوبی که نوشته بودند و از نقشی که از این یادداشتها در یادگیری روش تحسین داشت، شگفتزده میشدند.
وقتی شما از این روش استفاده میکنید، در پایان هر روز، یادداشتها را به کودکتان هم نشان دهید. این کار، روش خوبی برای صحبت کردن در مورد وقایع هر روز است و با این کار هر دو شما احساس خوبی خواهید داشت.
هر پیشرفتی را تحسین کنید
مراقب باشید تا به رفتارهای خوب کودکتان توجه کرده، آنها را تحسین کرده و بدین وسیله قدیم کوچک در جهت تربیت کودک بردارید. اگر به فرزند خردسالتان گفتهاید که باید اسباب بازیهایش را پس از بازی کردن با آنها مرتب کند ولی او قبلا هیچگاه این کار را انجام نداده است، پیشرفتهای کوچک او را نیز ستایش کنید.
برای نمونه، دفعه اول به خاطر برداشتن یکی از اسباب بازیها از کف اتاق و گذاشتن آن در کمد (در حالی که سه یا چهار تای دیگر را رها کرده است) از کودکتان تعریف کنید و به او آفرین بگویید: «چه کار خوبی کردی که کامیونترو توی کمد اسباب بازیها گذاشتی. بگذار کمکت کنم تا بقیهرو هم جمع کنی». دفعه بعد به خاطر جمع کردن دو قطعه از اسبابهایش از او تعریف کنید و همینطور ادامه دهید تا رفتار کودک اصلاح شود.
تصور کنید که فرنزد شما میخواهد همیشه مورد توجه باشد و تا وسط حرف شما نپرد نمیگذارد که مکالمه تلفنی خود را تمام کنید. بار اول که سی ثانیه منتظر شد، صحبت کردن را متوقف کنید و به خاطر این کارش از او تشکر کنید و قبل از آن که دوباره شروع به صحبت کنید، جوابش را بدهید. در فرصت مناسب بعدی برای زمان طولانیتری صبر کنید و سپس جوابش را بدهید. در واقع با این کار انتظار را در او شکل دهید. شاید مجبور باشید که کارتان را با توقعات کمتری آغاز کنید تا به هدفتان برسید.
هنگامی که رفتار جدیدی تثبیت شده است، برای حفظ آن به تحسین کمتری نیاز داریم و لازم نیست کودک در مورد آن رفتار به خصوص بهطور مداوم تمجید شود. در عوض، بهطور اتفاقی این کار را انجام دهید؛ مثلا هر پنج یا ده باری که کودک آن را انجام میدهد، از او تعریف کنید. این روش برای تقویت رفتار مزبور کافی است و به زودی برای هر دوی شما طبیعی خواهد شد. توجه داشته باشید که در مورد هر رفتاری ستایش را هرگز بهطور کامل متوقف نکنید.
بهطور مناسب و مقتضی تحسین کنید
برای دریافت پاسخهای بهتر، نوع تحسین را با سن و اخلاق کودک متناسب کنید. برای نمونه در آغوش گرفتن، بوسیدن و دیگر نشانههای عملی محبت همراه با کلمات مهرآمیز، برای کودکان خردسال موثرند. اما در مورد کودکان بزرگتر بهتر آن است که از پیامهای سری استفاده کنیم. زیرا این کودکان بیشتر دوست دارند بهطور خصوصی تشویق شوند. برای نمونه، میتوانید با یک چشمک یا اشاره دست نشان دهید که به عمل خوبش توجه کردهاید. بعدا میتوانید در مورد رفتار پسندیدهاش، با یکدیگر صحبت کنید.
بیشتر کودکان بزرگتر با لحن آمیخته با شوخی را به تعریف و تمجید مستقیم ترجیح میدهند. گفتن این جمله که «عجب مستخدم با سلیقهای اینجا بوده است!» پاسخ بهتری را در یک کودک دوازده ساله برمیانگیزد تا این جمله که «واقعا رختخوابت را خیلی خوب مرتب کردهای».
به نظر ما باید در مورد واکنشهای فرزندتان نسبت به تحسین، قضاوت کنید تا ببینید به هدف زدهاید یا خیر. اگر کودک تعریفهای شما را نادیده میگیرد، ولی بعدا آن رفتار خوب را تکرار میکند، درمییابید که ستایش موثر بوده است.
توجه: به خاطر داشته باشید که جملات تکراری خسته کننده میشوند. عبارات مشابهی که پشت سر هم استفاده میشوند، تاثیر خود را از دست میدهند؛ خلاق باشید. گاهی بهتر است یک یادداشت زیر بالش یا در کیف فرزندتان بگذارید و در آن از یک رفتار ناپسندش بهطور خاص شکایت کنید. یا اجازه دهید در حالی که با عصبانیت در مورد اعمال نادرستش با یک دوست صحبت میکنید، بهطور تصادفی حرفهای شما را بشنود.
برای تقویت اثرات تحسین میتوانید یک جایزه را نیز با آن همراه کنید. به کودک بگویید که از کدام کارش خوشحال شدهاید و به او وعده یک هدیه کوچک بدهید، ولی هدیه دادن را برای زمانهای خاص بگذارید تا همیشه منتظر آن نباشد.
بلافاصله کودک را تحسین کنید
تحسین کردن به خصوصی در مورد کودکان خردسال وقتی موثرتر است که بدون معطلی صورت گیرد. نگذارید تا بین رفتار پسندیده او و پاسخ شما فاصله زیادی بیفتد، اگرچه کودکان بزرگتر قادرند این فاصله زمانی را درک کنند.
معمولا فاصله بین عمل کودک و واکنش ما میتواند با یک اشاره کوچک به موضوع پُر شود. سپس در یادداشت روزانه رفتارهای خوب نوشته شود. وقتی این یادداشت را به او نشان میدهید، چیزی هم به عنوان تحسین بگویید. مثلا بگویید: «وقتی میبینم به خواهرت هم کاغذ نقاشی میدی، خیلی خوشحال میشم». البته لازم نیست که در یادداشتتان توضیحات کاملی بنویسید، بلکه رفته رفته عادت میکنید علامتی بگذارید که فقط برای خودتان معنی داشته باشد.
تحسین را با علاقه بیقید و شرط بیامیزید
در مواردی که کودک فقط هنگام تحسین شدن مورد توجه والدینش قرار میگیرد، به تدریج نسبت به آن احساس نیاز میکند. برخی از والدین نگران آنند که مبادا کودکشان فقط هنگامی که مورد توجه قرار میگیرند و تشویق میشوند، خوب رفتار کنند. برای رفع این مشکل، بهترین کار این است که پس از جا افتادن یک رفتار جدید رفته رفته از میزان تعریف و تمجید بکاهیم و آن را بهطور موردی انجام دهیم. زیرا هر وقت کودک عملی شایسته انجام میدهد، والدینش برای تشویق کردن او حضور دارند.
مواقعی که بهطور اختصاصی و با دید مثبت روی رفتار فرزندتان نظر میدهید، به کودک کمک میکنید تا یک دید مثبت نسبت به خود بهدست آورد و مراقب اعمالش باشد.
در همین موقع به کودک نشان دهید که حتی وقتی در حال بررسی رفتارش نیستید نیز به او ارزش میدهید و بدون هرگونه قید و شرطی دوستش دارید. بغلش کنید، به او توجه کنید، به حرفهایش گوش دهید، برایش ارزش قائل شوید و به او اطمینان بدهید که لازم نیست برای بهدست آوردن علاقه شما نگران باشد، چون در هر حال و همیشه از آن برخوردار است.
چگونه نادیده بگیریم
یک راه موثر برای برطرف کردن رفتارهای آزار دهنده خاص آن است که آنها را به سادگی نادیده بگیریم. ممکن است در استفاده از این روش احساس کنید که در واقع کاری برای بهبود وضعیت انجام نمیدهید. اما بعدا درمییابید که با نادیده گرفتن برخی رفتارها بهطور حساب شده و مداوم، این گونه رفتارها ترک میشوند و بدین ترتیب، به نتایج حیرتانگیزی میرسید.
وقتی بچهها بخواهند توجه شما را جلب کنند، هر کاری را به خاطر آن انجام میدهند. آنها به خوبی میدانند که چه رفتاری و در چه موقعی بیشتر شما را آزار میدهد ـ برای مثال، درست موقعی که میهمانان وارد اتاق پذیرایی میشوند، وقتی در حال صحبت کردن با تلفن هستید، یا هنگامی که دارید در پای صندوق فروشگاه اجناس خریداری شده را، حساب میکنید. حال اگر بتوانید این رفتارها را تحمل کنید و آنها را نادیده بگیرید، کودکان از آنها دست خواهند کشید؛ زیرا به هدف خود که همانا جلب توجه شما بوده است، نائل نمیشوند.
نادیده گرفتن سنجیده، هنر نادیده گرفتن رفتارهایی است که دوستشان ندارید و تعریف کردن از آنهایی است که دوستشان دارید. به یاد داشته باشید که هیچ کدام نباید بدون دیگری انجام داده شوند.
پیش از به کار بردن این راهبرد (استراتژی) باید رفتارها را طبقهبندی کنید و سپس ببینید کدامیک را میتوانید نادیده بگیرید. روشن است که نمیتوانید اعمال خطرناکی مثل دویدن به سمت خیابان یا بالا رفتن از یخچال را نادیده بگیرید. به علاوه، تحمل برخی از رفتارها مثل گاز گرفتن و کتک زدن نیز به سادگی ممکن نیست؛ به همین علت نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
یک نکته مهم: نادیده گرفتن سنجیده روشی است که برخی والدین، آن را دوست دارند و میتوانند بهطور موثری از آن استفاده کنند. اما برای دیگران به علت پایین بودن ظرفیت تحملشان، این روش فقط فشار روانی و تنش را زیاد میکند. اگر شما همچنین احساسی داشتید، یکی دیگر از راه حلهای ما را برای برطرف کردن مشکل خود به کار ببندید.
راهنماییهای در مورد تحسین کودک
تصمیم بگیرید که چه چیزهایی را میتوانید نادیده بگیرید، و چه چیزهایی را نمیتوانید، آیا این رفتاری است که میتوانید، مجبورید آیا میخواهید نادیده بگیرید؟ آیا نادیده گرفتن این رفتار برای کودک یا فرد دیگری خطرناک است یا احتمال زیان مالی دارد؟ اگر دیوید اشیاء سنگین را به اطراف پرت میکند یا با پریز برق بازی میکند، نادیده گرفتن رفتارش صحیح نیست.
کاری را که نمیتوانید به پایان ببرید، هیچگاه شروع نکنید. اگر فکر میکنید که قادر به نادیده گرفتن یک رفتار برای مدت طولانی نیستید، پس هیچگاه شروع نکنید، زیرا در غیر این صورت، رفتارها بدتر خواهند شد. از خودتان بپرسید: «بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد چیست؟» «آیا میتوانم آن را تحمل کنم؟» آیا قادرید در فروشگاه با گریه کودکتان برای خوراکی بسازید؛ در حالی که مردم به شما خیره شدهاند و سرشان را به علامت سنگدلی شما تکان میدهند؟ اگر کودک شما به مادربزرگش بیاحترامی میکند، میتوانید آن را نشنیده بگیرید؟ اگر نمیتوانید، بهتر است روش دیگری را برای مقابله با این رفتار انتخاب کنید.
مشاوره کودک حضوری و تلفنی
نادیده گرفتن رفتارهایی که قبلا به سبب توجه شما، تقویت شدهاند، موثرتر است تا آنهایی که در برخی سنین یا مراحل رشد طبیعی محسوب میشوند. برای مثال، بداخلاقی در مورد اغلب کودکان دو یا سه ساله طبیعی است و این واقعگرایانه نیست که انتظار چنین رفتارهایی را در این سنین نداشته باشیم. در نتیجه مهم نیست که چطور و چقدر آنها را نادیده میگیرید. با این حال، نادیده گرفتن بدخلقیهای اولیه میتواند از میزان آنها در مراحل بعدی بکاهد.
نادیده گرفتن کودک
نادیده گرفتن معمولا برای متوقف کردن رفتارهایی به کار میرود که همیشه مورد توجه بودهاند و همیشه به کودک اجازه داده شده است که به هدفش برسد. (برای مثال بداخلاقیها) کودک شما شکلات میخواهد؛ اما شما میگویید «نه، حالا نه». ولی او گریه میکند، خودش را روی زمین میاندازد و جیغ میزند. در ابتدا سعی میکنید مقاومت کنید. ولی در نهایت تحمل خود را از دست میدهید و تسلیم میشوید و برای از بین بردن بداخلاقیاش به او شکلات میدهید.
گریه فرزندتان تمام میشود، اما شگرد او به نتیجه رسیده است! شما اعتماد کودک را نسبت به بدخلقیاش تقویت کردهاید. بار دیگر سعی کنید به جای دادن شکلات، از اتاق خارج شده، قدم بزنید. در این صورت، ممکن است از این که به زودی گریهاش بند میآید متعجب شوید. خانم جونز برای یک مشاوره نزد ما آمد، او یک دختر هفت ساله و یک دختر هشت سال و نیمه داشت که دائم با هم دعوا میکردند.
از آنجایی که این دعواها بیشتر زمانی رخ میداد که مادرشان حضور داشت، ما نادیده گرفتن سنجیده را پیشنهاد کردیم. به این ترتیب، وقتی دعوایی رخ میداد، خانم جونز به موضوعات دیگری مشغول میشد و توجهی به دعوا نمیکرد. دخترهایش سعی میکردند تا به نحوی توجهش را جلب کنند ولی مادرشان به آنها میگفت که از اتاق خارج شوند و دعوا کنند. وقتی دعوا تمام میشد، خانم جونز با آنها صحبت و بازی میکرد اما اگر دعوای دیگری پیش میآمد او دوباره ترکشان میکرد. پس از مدت کوتاهی دخترها دریافتند که دعوا کردنشان راه مناسبی برای دستیابی به نتایجی که میخواهند، نیست؛ پس کم کم از میزان دعواهایشان کاسته شد.
منبع: ساینس دیلی