لمس اساس ارتباط نوزاد آدمی با دنیایی است که به آن قدم می گذارد. حواس پنج گانه از اولین ابزارهای ارتباطی او با دیگران است. از این میان حس لامسه کاربرد زیادی دارد. نوزاد انسان ، لطافت، گرمی، سردی، درد، فشار، راحتی، آسایش و بسیاری از حالات جسمی و حتی عاطفی را از طریق حس لامسه دریافت می کند. کسانی که در دوران نوزادی و کودکی دچار محرومیت حسی شده اند، در بزرگسالی به سختی قادرند عواطف خود را نشان دهند و به نظر دیگران افرادی سرد و بی روح می نمایند.
در آغوش گرفتن دیگران
هم با کلام و هم بدون آن می توان با خود و دیگران ارتباط برقرار کرد؛ و لمس از جمله ابزارهای ارتباط غیرکلامی است.
هلن کولتون(Helen Colton)مولف کتاب لمس، عقیده خود را در خصوص ضرورت توجه به سیستمهای لمس و عملکردهای بیولوژیک ابراز می دارد که ما از همان آغاز زندگی دانش و خرد کسب کرده ایم و به انسان های دانائی تبدیل شده ایم. اکنون آنقدر دانش نوین در اختیار داریم که بتوانیم به ابعاد جدیدمان ، در مقام انسان های بیولوژیک (homo bioloicus)، توجه کنیم. ارگانیسم بیولوژیک ما برای عمل کردن در حد اعلای خود – حداکثر شادی و لذت – به چه چیزی احتیاج دارد؟
شواهد علمی حاکی است که “لمس کردن” یا “تماس انسانی” یکی از قدرتمندترین و پایه ای ترین نیازهای بشر است. موجود انسان – که ترکیبی از گونه های فهیم و انسان های بیولوژیک است – برای برقراری تماس با دنیا و کسب لذت و سلامت در آن از قدرت لمس استفاده می کند و آن را در خدمت پرورش جامعه می گیرد.
بغل کردن یک رفتار طبیعی
در آغوش گرفتن پاسخی طبیعی و غریزی از روی عاطفه ، مهر و محبت، احتیاج و شادی است.
لمس کردن و لمس شدن نه تنها خوشایند بلکه نوعی نیاز است. تحقیقات علمی این نظریه را ، که تحریک با لمس برای سلامت عاطفی و جسمی ما کاملا لازم است ، تایید می کند.
لمس درمانی و یا تقویت سیستم حس لمس یکی از ابزارهای اصلی درمان محسوب می شود. لمس کردن به تسکین درد و کاهش اضطراب و افسردگی کمک می کند ، اراده بیمار را برای زندگی تقویت می کند و همچنین به نوزادان نارسی که در دستگاه های ویژه( انکوباتور) از لمس محروم می مانند کمک میکند که رشد کنند
فواید آغوش درمانی
آزمایش های گوناگون نشان داده اند که مهمترین فوائد و خاصیتهای اثبات شده برای لمس عبارتند از :
۱٫ موجب می شود که ما به خودمان و محیطمان احساس بهتری پیدا کنیم.
۲٫ تاثیر مثبتی بر رشد زبان و هوش کودکان می گذارد.
۳٫ عزت نفسدر کودک به وجود می آورد.
۴٫ تنش و فشار عصبی را کاهش می دهد.
۵٫ حضور فیزیکی والد و فرزند را در کنار هم تایید می کند.
۶٫ موجب تغییرات فیزیولوژیکی چشمگیر در لمس کننده(toucher) و لمس شونده(touched) می شود.
لمس ، شکل های گوناگونی دارد ، در آغوش گرفتن ، که نوع خاصی از لمس کردن است، نقش موثری در کسب سلامتی و بهبودی بازی می کند.
ماهیت و مبنای فیزیولوژیکی بغل کردن
ریشه فعل “بغل کردن” (hugging) ظاهرا به فعل اسکاندیناوی قدیمی Hugga، به معنی آرامش دادن و نوازش کردن، برمی گردد؛ مانند مادری که فرزندش را بغل می کند. محققان در دهه ۱۹۷۰ ، درباره مواد شیمیایی به نام “اندورفین ها” که در خون و سیستم اعصاب وجود دارد ، پژوهش هایی انجام دادند. اندورفین ها موادی شبه مورفینی هستند که درد را تسکین می دهند و موجب می شوند احساس شادابی کنیم . بررسی ها حاکی است که این خواب آورهای طبیعی ، که مغز و دستگاه اعصاب آن را تولید می کنند، هنگامی که یکدیگر را در آغوش می گیریم افزایش می یابند.(Melody Beattie,1987)
Ashley Montague(1971) در کتاب لمس کردن، در خصوص اهمیت پوست انسان چنین اظهارنظر نموده است که ظاهرا در مغز ناحیه ای وجود دارد که در پاسخ به محرک های لمسی رشد می کند. اگر کودکی به فدر کافی لمس نشود قسمتی از مغزش پژمرده می شود و سیستم ایمنی بدن او آسیب می بیند.
بغل شدن در شروع زندگی سبب می شود که ما بتوانیم عشق بورزیم. بچه هایی که بدون بغل شدن بزرگ می شوند در بزرگسالی نمی توانند به دیگران عشق بورزند و ممکن است به افرادی روان دردمند(Psychopath) یا جامعه دردمند(Sociopath) تبدیل شوند یا به شکل بیمارگونه ای رشد کنند.
منبع: کانون مشاوران ایران