چقدر خوب است که وقتی فرزندمان سخن میگوید، به حرفش گوش کنیم و به گفتههایش احترام بگذاریم. بگذاریم تا جملهاش کامل شود و بعد تصمیم بگیریم که کاری را انجام دهد یا خیر.
بعضی از کارشناسان میگویند: متاسفانه هستند پدرها و مادرهایی که در بسیاری از موارد نمیگذارند حرف از دهان فرزندشان در بیاید؛ هم سریع تصمیمگیری میکنند و هم زود حکم را صادر میکنند و در خیلی از مواقع به فرزندشان میگویند تو توانایی این کار را نداری. این نوع تصمیمگیری زودهنگام بسیار اشتباه است و از لحاظ روحی و رفتاری روی فرزند تاثیر منفی میگذارد. بدانید که این عزیزان سکاندار آینده این مرز و بوم هستند و قرار است هر کدام در قسمتی از این آب و خاک خدمتی کنند. سعی کنید استعدادهای جوانان را به هیچ عنوان ندیده نگیرید و آنان را کمک کنید و پلی باشید بین زمان حال و آینده آنان.
Dota Allstar یک نقشه از بازی War Craft است که این روزها طرفداران زیادی در بین گیمرهای ایرانی به دست آورده. با قهرمانان چندساله Dota Allstar ایران در مورد دنیای گیم حرفهای و مشکلاتش همصحبت شدیم. حمیدرضا دانشمند، دانشجوی ۲۱ ساله رشته مهندسی معدن، لیدر بهترین تیم Dota ایران و همتیمیاش امید رضایی با ۲۰ سال سن، پرافتخارترین بازیکن Dota AllStar در ایران، رودرروی ما نشستند تا با هم گپ و گفتی در مورد اتفاقات این چندساله گیم ایران بزنیم.
حمیدرضا و امید که هر دو اهل شرق تهران هستند، Play Station 1 را به دیگر کنسولهای بازی ترجیح میدهند. حمیدرضا با بازی ماندگار Rever Ride (همان هواپیما که هیچ وقت به مقصد نمیرسید!) در کنسول آتاری و امید با بازی محبوب قارچخور در کنسول میکرو برای اولین بار جادوی بازیهای کامپیوتری شدند و الان چند سالی هست که پیشتازان بازی خودشان در ایران هستند و یک جورهایی با زبان بیزبانی حریف میطلبند. بازیکنان تیم Reborn اردیبهشتماه امسال برای سومین بار در مسابقات جام جهانی بازیهای کامپیوتری (ESWC) در ایران توانستند بدون شکست و بدون لرزش جایگاه اولیه خودشان را در ایران حفظ کنند. آنها به تازگی مقدمات سفرشان به فرانسه برای شرکت در دور نهایی مسابقات را فراهمکردند و دل بسیار پری از مسئولان انجمن بازیهای رایانهای ایران دارند.
– برنامه شما برای مسابقات نهایی در فرانسه چیست؟
حمیدرضا: راستش امسال بیشتر از این که دغدغه ما بازی باشد، تا همین امروز دنبال کارهای پاسپورت و اجازه خروج بودیم.
– خب حالا که به سلامتی همه کارها درست شد و شما میتوانید با ترکیب همیشگیتان در فرانسه حضور پیدا کنید، برنامهتان چیست؟
حمیدرضا: بعد از ESWC همه تیمهای ایران به نوعی رفتند و تیمی به آن شکل نیست که بخواهیم با آنها تمرین کنیم. الان مجبوریم که آنلاین از منزل تمرین کنیم تا به Team Speak عادت کنیم که در فرانسه راحت باشیم.
– ترکیب نهایی تیم Reborn برای مسابقات فرانسه چه کسانی هستند؟
حمیدرضا: علیرضا دانشمند، حمیدرضا دانشمند، امید رضایی، امید اکتایی و علی سرمدی.
– در مسابقات سال ۲۰۰۸ با چه ترکیبی شرکت کردید؟
حمیدرضا: علیرضا دانشمند، حمیدرضا دانشمند، میلاد کاوند، مرحوم جواد مازندرانی و سهیل محمودی.
– نتیجهای که در آن مسابقات چه نتایجی کسب کردید؟
با تیمهای EG از آمریکا، MYM از دانمارک، SRS از فرانسه و تیم ۴۶+ همگروه بودیم که متاسفانه در مقابل همه تیمها نتیجه را واگذار کردیم.
– بهترین بازیکن تیم در آن تورنمنت چه کسی بود؟
حمیدرضا: هیچ کس. همه بد بازی کردیم و میتوانم بگویم ۲۰ درصد از بازی خودمان را هم نکردیم. برای آن تورنمنت فقط من و علیرضا و سهیل از تیم Reborn بودیم و دو بازیکن دیگر از تیمهای دیگری بودند و طبیعی بود که با هم ناهماهنگ باشیم.
– الان چه فرقی با آن موقع کردید؟
حمیدرضا: الان فرقش این است که ما دو سال است که با همیم و خیلی هم هماهنگیم. به هم عادت کردهایم، تجربه بیشتری داریم، سطح بازیهایمان بالاتر رفته و اگر استرسی بوده با بازیهای آنلاین با خارجیها کمتر شده.
– محیط ESWC پاریس با ایران چه فرقهایی داشت؟
حمیدرضا: ما در کل چیز دیگری فکر میکردیم و یک چیز دیگر شد.
– چی فکر میکردید و چی شد؟
حمیدرضا: ما یک جو کوچک را تصویر میکردیم؛ چه از لحاظ پوشش خبری و مجلهها و تلویزیون، چه از نظر تماشاگر و اسپانسر. آنجا همه تیمها اسپانسر داشتند و اسپانسر همه وسایل از لباس گرفته تا وسایل گیم را تقبل میکرد و تیمها حالت منسجمتری داشتند.
– جو آنجا شما را گرفت؟
حمیدرضا: بله جو ما را گرفت، خیلی هم گرفت.
– یعنی یک مقدار از آن ۸۰ درصد علتش همین جو گرفتگی بود؟
بله، خب فکر کنید یک جایی بود که ۲۵ هزار نفر تماشاگر نشسته بودند. یک سالن خیلی بزرگ، بازیکنان بزرگ که برای همه ما اسطوره بودند. همه اینها باعث شد که ما آنجا جوگیر شویم. فضای آنجا با ایران خیلی فرق میکرد. اینجا بهترین مسابقه ESWC است که زمین تا آسمان با آنجا فرق میکند.
– اگر یک بار دیگر به این مسابقات بروید، باز هم جوگیر میشوید؟
حمیدرضا: نه الان دیگر اونجوری نیستیم. خیلی بهتر شدیم، ولی در کل باز هم سخت است. ماهم که هر روز آنجا نبودیم، یک بار رفتیم. اما این بار قطعا بهتریم.
– در ایران در چه مسابقاتی قهرمان شدید؟
امید: ESWC2008,ESWC2009,ESWC2010 مسابقات تربیت بدنی سال ۸۸ و در LGMCG 2009 دوم شدیم.
– بهترین مسابقاتی که در ایران برگزار میشود، کدام است؟
امید: بدون شک ESWC.
– دلیلش چیست؟
امید: تعداد شرکتکننده بالا، نظم و سطح برگزاری بسیار بالا. فضای خوبی که ایجاد میکنند. سیستمها و داورها.
– مسابقات تربیت بدنی را چه کسی برگزار میکرد؟
حمیدرضا: آقای شاورانی.
– تورنمنت تربیت بدنی کجا برگزار میشد؟
امید: خیلی جاها. یک قسمتهایش در پارک لاله، یک قسمت در مصلای تهران و نیمه نهایی و فینال در گیم نت Star-X.
– از تورنمنت راضی بودید؟
حمیدرضا: عالی بود. نصف تهران را گشتیم. (خنده) میرفتیم پارک لاله، میگفتند از اینجا رفتند، زنگ میزدیم به ادمینها، بعد از اینکه با کلی ناز جواب میدادند، میگفتند بیایید مصلا. یک دست بازی میکردیم یکی میآمد میگفت باید جمع کنید بروید، چون War Craft غیر قانونی است. دست آخر برای نیمه نهایی و فینال رفتیم گیم نت و پول پرداخت کردیم و بازی کردیم.
– یعنی جدا برای بازیهای دور نهایی پول پرداخت کردید؟
امید: بله برای نیمه نهایی و فینال پول دادیم تا بهمان اجازه بازی دادند. در صورتی که این روال در مسابقات غیرمعمول است.
– شما آقای شاورانی را آنجا دیدید؟
حمیدرضا: بله زیارتشان کردیم.
– مشکلاتتان را به ایشان انعکاس دادید؟
حمیدرضا: بله، گفتند همین است که هست.
– همین جوری جواب دادند؟ به هر حال آقای شاورانی، رئیس انجمن بازیهای رایانهای ایران هستند.
حمیدرضا: بله، برخوردشان به عنوان یک مسئول از منِ جوان ۲۱ ساله که به اندازه ایشان رشد نکردم، خیلی بدتر بود. البته تربیت بدنی جا پایش زیاد سفت نشده بود که اینجوری برخورد میکرد. بعدتر در تورنمنتی که برای مسابقات انتخابی ویتنام برگزار کردند، ۱۰ برابر از این بدتر برخورد کردند. بعد به خودشان هم میگویند مسئول و فکر میکنند همه کاری هم برای گیم کردهاند و بقیه که تورنمنت برگزار میکنند، غیرقانونی هستند.
– امید نظر شما در این مورد چیست؟
امید: چی بگویم؟ از بد هم بدتر بود. وسط بازی برق میرفت، بعد میگفتند بروید مصلا. زنگ میزدیم میگفتند نه بیایید پارک لاله. دست آخر هم که تو گیم نت بازی کردیم.
حمیدرضا: وسط یکی از بازیهای ما در مصلا یک خانمی آمد بالا سر من گفت: «بازیت تموم شد بلند شو پسر من میخواد بازی کنه!»
حمیدرضا: البته این آقا تخصص برگزاری چنین مسابقاتی را دارند. در سال ۸۶ هم در ورزشگاه شیرودی یک تورنمنت برگزار کردند که بیسابقه بود.
– چطور بود؟
حمیدرضا: در یک نمایشگاه یک غرفه بود که پنج سیستم گذاشته بودند، غرفه بغلی اعتیاد و ایدز بود، غرفه دیگر اعتیاد در خانواده! ماهم آن وسط داشتیم بازی میکردیم. آفتاب میزد توی صورتمان.
– ربط گیم به مواد مخدر چی بود که آنجا برگزار کردند؟
حمیدرضا: نمیدانم شاید میخواستند بگویند مردم، به جای مصرف مواد مخدر بیایید بازی کامپیوتری انجام بدهید.
– حرف آخرتان چیست؟
از آقای مسعود یوسفنژاد برای همه این سالها تشکر میکنیم. کاش دیگر مسئولان گیم ایران هم به اندازه ایشان اطلاعات داشتند و میتوانستند مسابقات برگزار کنند. از خانوادههایمان هم که مشوقمان نبودند(!) تشکر میکنیم و دستشان را میبوسیم.
منبع: ساینس دیلی